داستان کوتاه و گیرایی بود درباره روابط نامشروع و به نظرم به طور کلی درباره گناه و آنچه که شخص میداند نادرست است ولی انجام میدهد و گمان میبرد به راحتی قادر به ترک آن خواهد بود ولی وقتی به خود میآید که گرفتار شده و خلاصی بس دشوار است.
قصه بسیار روانی بود که در عین کوتاهی و سادگی به خوبی شخصیت پردازی و موقعیت پردازی شده و به خصوص در لحظات وسوسههایی که گریبان گیر یوگنی میشد و واگویههای او با خودش نبوغ نویسنده را بیشتر برجسته میساخت.
قرار دادن دو پایان برای داستان به نظرم جالب بود و میخواست بگوید این ره به ترکستان است حالا از هر طرفی.
به شخصه دلم برای یوگنی سوخت شاید حقش این نبود و او از ضعف نفس خود ضربه خورد.
روایت جناب آقاخانی بسیار خوب بود و با توجه به اینکه ایشان بازیگر توانایی هم هستند انتظار دیگری نداشتم. ولی بسیار تند داستان را روایت کردند طوری که باید به دنبال قصه میدویدی.
قبلا هم داستان دیگری از ایشان شنیده بودم و آن وقت هم حاجت به دویدن بود.
با سپاس از کتابراه بابت این هدیه نوروزی شیرین.
قصه بسیار روانی بود که در عین کوتاهی و سادگی به خوبی شخصیت پردازی و موقعیت پردازی شده و به خصوص در لحظات وسوسههایی که گریبان گیر یوگنی میشد و واگویههای او با خودش نبوغ نویسنده را بیشتر برجسته میساخت.
قرار دادن دو پایان برای داستان به نظرم جالب بود و میخواست بگوید این ره به ترکستان است حالا از هر طرفی.
به شخصه دلم برای یوگنی سوخت شاید حقش این نبود و او از ضعف نفس خود ضربه خورد.
روایت جناب آقاخانی بسیار خوب بود و با توجه به اینکه ایشان بازیگر توانایی هم هستند انتظار دیگری نداشتم. ولی بسیار تند داستان را روایت کردند طوری که باید به دنبال قصه میدویدی.
قبلا هم داستان دیگری از ایشان شنیده بودم و آن وقت هم حاجت به دویدن بود.
با سپاس از کتابراه بابت این هدیه نوروزی شیرین.