سلام علیکم وقتی مطالعه این کتاب تموم شد، این مطلب را براش نوشتم...
معمولا یه کتاب دنبالمه و تو وقتهای پرت میخونمش... تو تاکسی، اتوبوس، شبها زیر پتو و... 😂 خلاصه که گوش شیطون کر، چشمش هم کور، مطالعه را دوست دارم.. دیشب کتاب خاطرات "علی خوش لفظ" تموم شد... از اون دوستی که واسطه خیر شد و این کتاب را معرفی کرد بسیار سپاسگزارم و شدیدا به همه توصیه میکنم این کتاب را بخونند... کتاب "دا" خاطرات سیده زهرا حسینی، راجع به زندگی مردم جنوب، در روزهای ابتدائی و پس از جنگه... کتاب "من زنده ام" خاطرات معصومه آباد، راجع به اسرای جنگه (اگه نخونیشون، نصف عمرت بر فناست) ولی این کتاب، خود جنگه.... در متن ماجرا قرار میگیری... نکته جالب کتاب اینه که شهادت اونقدر امر عادیای میشه و اونقدر راحت افراد به شهادت میرسند که تو پیش خودت میگی بدا به حال من... اگه رهرو اونها نباشم... به نظرم علی خوش لفظ باید زنده میموند تا بلدچی نسلهای بعدی باشه که یه وقت پاشون نره رو مین... یه وقت به کمین دشمن نخورند... گرفتار نشوند... خلاصه که به قول خودش یه راهکار قفل شده ارائه کرد...
راستی امشب ماه گرفت... دوست دارم تعبیر کنم به "وقتی مهتاب گم شد" صلوات
وقتی مطالعه این کتاب تموم شد، این مطلب را براش نوشتم...
معمولا یه کتاب دنبالمه و تو وقتهای پرت میخونمش... تو تاکسی، اتوبوس، شبها زیر پتو و... 😂
خلاصه که گوش شیطون کر، چشمش هم کور، مطالعه را دوست دارم..
دیشب کتاب خاطرات "علی خوش لفظ" تموم شد... از اون دوستی که واسطه خیر شد و این کتاب را معرفی کرد بسیار سپاسگزارم و شدیدا به همه توصیه میکنم این کتاب را بخونند...
کتاب "دا" خاطرات سیده زهرا حسینی، راجع به زندگی مردم جنوب، در روزهای ابتدائی و پس از جنگه...
کتاب "من زنده ام" خاطرات معصومه آباد، راجع به اسرای جنگه
(اگه نخونیشون، نصف عمرت بر فناست)
ولی این کتاب، خود جنگه.... در متن ماجرا قرار میگیری...
نکته جالب کتاب اینه که شهادت اونقدر امر عادیای میشه و اونقدر راحت افراد به شهادت میرسند که تو پیش خودت میگی بدا به حال من... اگه رهرو اونها نباشم...
به نظرم علی خوش لفظ باید زنده میموند تا بلدچی نسلهای بعدی باشه که یه وقت پاشون نره رو مین... یه وقت به کمین دشمن نخورند... گرفتار نشوند...
خلاصه که به قول خودش یه راهکار قفل شده ارائه کرد...
راستی امشب ماه گرفت... دوست دارم تعبیر کنم به "وقتی مهتاب گم شد"
صلوات