نظر دانیال برای کتاب میدگارد 7: جدال با اهریمن

میدگارد 7: جدال با اهریمن
Mohammad Gadeh
۱۴۰۲/۰۴/۰۵
اصلا دینارگل خودش گفت که اگه حافظمم برگرده و کسی قبلا تو زندگیم بوده باشه من پارسیسو به اون ترجیح میدم. این یعنی خیانت چه یادت باشه چه نباشه و غیر قابل بخششه....
تو جواب کامنت یکی از دوستان گفتم ولی اینجا هم میگم
صوفیا و خفقان تقطه قدرت داستان هستن
صوفیا تصویر یه عشق به تمام معنی واقعی و خفقان نماد یه مرد واقعی و کامل هست، از بعد تخیل بگذریم یه مرد باید شبیه به خفقان باشه، بی اهمیت نسبت به قضاوتها، با اعتماد به نفس، وفادار به حرف هاش و دوستانش، با سیاست و کمی جاه طلب، با برنامه و... صوفیا که واقعا از همه لحاظ مکمل آریا هست، حتی تو جلد سه صوفیا میگه اگه یه جای دیگه میدیدمت احتمالا ازت خوشم میومد. از پس زبون تند و تیز هم بر میان، خلق خوی مشابه دارن، هدفمند زندگی میکنند و تقریبا اهداف مشابه دارن، هر جفتشون نسبت به سایر شخصیتهای داستان نجابت خیلی بیشتری دارن علی رقم علاقه پنهان و خیلی زیادی که به هم دارنو تقریبا جفتشون از بهترین ویژگیهای ظاهری برخودار هستن، دو شخصیت مصمم داستان هستند که هدفها تو الویت هستن نسبت به خودشون، از لحاظ قدرت گاهی برابری میکنند و هیچ ترسی تو وجود این دو نیست، صوفیا در غیاب حافظهاش هیچ خیانتی به عشقش نکرد، صوفیا وارث قدرت آب بود و آریا وارث زمین ترکیب این دو میشه حیات، صوفیا عاشق حقیقی آریا هست بر خلاف دینارگل عزیز که هیچ کدوم این ویژگی هارو نداشت
به علاوه اینکه این داستان تینا و صوفیا نکات آموزنده زیادی داشت که بین دوست داشتن و عاشق بودن خیلی فرق هست