در یک کلمه شگفت زده شدم. میدانستم قرار است اثر خوبی را بشنوم ولی فکر نمیکردم تا این حد لذت ببرم. مدتها بود دلم یک رمان ایرانی خوب میخواست و خانه ادریسیها عالی بود.
ابتدا از گوینده شروع میکنم. صدای خانم الهی شاید در ابتدا به نظر نامانوس بیاید ولی به مرور که گوش به آن عادت کرد بسیار گوش نواز میشد و کم کم که قصه پیش میرفت حس میکردم شاید این بهترین انتخاب برای این رمان خاص باشد.
خانه ادریسیها، خانهای است در ناکجا. در شهر خیالی عشق آباد که معلوم نیست در کدام کشور است ولی گویا از کشورهای شوروی سابق است اما در عین حال با وجود برخی اسامی روسی، قصه به شدت ایرانیست.
داستان انقلاب طبقات فرودست و به قدرت رسیدنشان اما این قدرت عاقبت خوشی ندارد و حکومت آتش درنده تر از حکومت سابق است و این انقلاب فرزندان خویش را میخورد (شوکت و قباد و...) و به دو رویان حیله گر (حدادیان و موید) پر و بال میدهد و بدین سان، مبارزه ادامه دارد و آتش کوه خاموشی نمیگیرد.
توصیفهای نویسنده از محیط شاید کمی خسته کننده باشد ولی به درک بهتر فضای داستان کمک میکند. شخصیت پردازی عالی است و کاراکترها چنان زندهاند که گویی داری فیلم میبینی. بیشتر شخصیتها گذشتهای دارند که دلیل روزگار امروزشان است و همانگونه که ساکنان خانه ادریسیها کم کم با قهرمانها انس میگیرند ما نیز نرم نرم دوستشان خواهیم داشت.
توصیفات نویسنده از ویژگیهای ظاهری هر شخصیت به گونهای است که گویی آن عضو بدن خود فردی مستقل است.
جذابترین فرد داستان به نظرم شوکت بود که با صدا پردازی خاص خانم الهی در عین سرسخت و زخمت بودن بسیار شیرین بود.
در انتها باید بگویم این رمان هم مانند قلعه حیوانات داستان انقلابی بود که به انحراف کشیده شد.
سپاس
ابتدا از گوینده شروع میکنم. صدای خانم الهی شاید در ابتدا به نظر نامانوس بیاید ولی به مرور که گوش به آن عادت کرد بسیار گوش نواز میشد و کم کم که قصه پیش میرفت حس میکردم شاید این بهترین انتخاب برای این رمان خاص باشد.
خانه ادریسیها، خانهای است در ناکجا. در شهر خیالی عشق آباد که معلوم نیست در کدام کشور است ولی گویا از کشورهای شوروی سابق است اما در عین حال با وجود برخی اسامی روسی، قصه به شدت ایرانیست.
داستان انقلاب طبقات فرودست و به قدرت رسیدنشان اما این قدرت عاقبت خوشی ندارد و حکومت آتش درنده تر از حکومت سابق است و این انقلاب فرزندان خویش را میخورد (شوکت و قباد و...) و به دو رویان حیله گر (حدادیان و موید) پر و بال میدهد و بدین سان، مبارزه ادامه دارد و آتش کوه خاموشی نمیگیرد.
توصیفهای نویسنده از محیط شاید کمی خسته کننده باشد ولی به درک بهتر فضای داستان کمک میکند. شخصیت پردازی عالی است و کاراکترها چنان زندهاند که گویی داری فیلم میبینی. بیشتر شخصیتها گذشتهای دارند که دلیل روزگار امروزشان است و همانگونه که ساکنان خانه ادریسیها کم کم با قهرمانها انس میگیرند ما نیز نرم نرم دوستشان خواهیم داشت.
توصیفات نویسنده از ویژگیهای ظاهری هر شخصیت به گونهای است که گویی آن عضو بدن خود فردی مستقل است.
جذابترین فرد داستان به نظرم شوکت بود که با صدا پردازی خاص خانم الهی در عین سرسخت و زخمت بودن بسیار شیرین بود.
در انتها باید بگویم این رمان هم مانند قلعه حیوانات داستان انقلابی بود که به انحراف کشیده شد.
سپاس