نظر فریبا نوروزی برای کتاب اختلالات یادگیری کودکان (خواندن، نوشتن، ریاضی)

من با توجه به اینکه در رشته روانشناسی تحصیل میکنم به این کتاب نیاز شدیدی داشتم، اصطلاح اختلالات یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانش آموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه می‌شوند، ودر عین حال در چهارچوب سنتی کودکان استثنایی نمی‌گنجند. شاخه‌های علمی متعددی به این حیطه کمک کرده اند (مثلا پزشکی، زبان شناسی، روان شناسی، آموزش و پرورش)، و حاصل این چند رشته‌ای بودن مبنایی، به وجود آمدن اصطلاحات و تعریفهای متعددی بوده است. اختلالات یادگیری چند مورد هست شامل: اختلالات ادراکی، مداومت، اختلالات مفهومی یا تفکر، اختلالات رفتاری، میباشد. اما وقتی به این اختلالات توجه می‌کنند که از بچه‌ها تست هوش می‌گیرند و آن‌ها به سه دسته: باهوش، متوسط، کندذهن تقسیم می‌شوند و چون والدین نمی‌توانند بپذیرند که کودک کندذهن آن‌ها به مدرسه استثنایی برود و آن را در مدرسه عادی ثبت نام می‌کنند و باعث می‌شود که این بچه یادگیریش کم و کمتر شود و مشکلش بیشتر و بنابراین می‌گویند این بچه اختلالات یادگیری دارد و باید درمان شود و او را درمان می‌کنند ولی در مدرسه عادی به این بچه، کودک دیرآموز می‌گویند و این بیشتر بچه را تخریب می‌کند