سلام بعد از خوندن فصل ششم و حالا تموم کردن فصل هفتم بسیار ناراضیم، چرا همش بک فلش شده!! چرا شخصیتها همشون فامیلی وآشنای هم شدن، طوری که فلانی، پسر فلان، شخص فلانیه! بعدا خیلی خیلی شخصیت پردازی شده دیگه با کودکی و نوجوانی تک تک شخصیتها دونستیم، تیم پریزاد به طور فاجعه آمیز داره بزرگ و بزرگ تر میشه و هر عضو جدید که میاد باید با سرگذشتش آشنا بشیم، آریا کلا تو این دو جلد نیستش، تو این جلد فقط صفحه آخر به حضور آریا اختصاص داده شده، که به یقین میدونم تو فصل هشت شاهد بک فلشهای از او با صوفیا خواهیم دید، دشمنا خیلی زیاد شدن البته به طور خسته کننده زیاد شدن!!!! داستان دینارگل و همسرش خیلی طولانیه تموم بشه بهتره، فهمیدیم زندگیشون آینده میدگارد رو رقم میخوره ولی لطفا اینقد جزنگر نباشین، خیلی حرفا و دیالوگهای جزئی و کلیشه هستن طوری که اگه حذف بشن تاثیر رو روند داستان نمیزارن! وبازم تکرار میکنیم آقای صالحی این جلد هفته!!! لطف کن پیشرفت برای آریا (نه بقیه) ببینیم
خلاصه این جلد وجود قبلی مکمل هم هستن انگار ک فقط یه جلد هستن پس منتظر حوادثی جدیدتر نباشین چون مکملشه! ولی حقیقتا در کل اثر خوبیه و آدرنالین گاه گاهی میتونی تو رگات حسش کنی) هرچند این فصل خیلی ناجوریه)
خلاصه این جلد وجود قبلی مکمل هم هستن انگار ک فقط یه جلد هستن پس منتظر حوادثی جدیدتر نباشین چون مکملشه! ولی حقیقتا در کل اثر خوبیه و آدرنالین گاه گاهی میتونی تو رگات حسش کنی) هرچند این فصل خیلی ناجوریه)