نظر سمیرا ابراهیم پور برای کتاب صوتی شب اسفندی

کتاب شب اسفندی داستان عشق مهراب و سوسن و موانعی است که مانع از وصال این دو میشود. در این کتاب مهراب در تمام طول داستان عشق و احساسات خود به سوسن را در قالب شعر بیان میکند. به همین علت بیشتر از داستان باید به شعرها گوش داد. نام کتاب نیز برگرفته از یکی از شعرهای مهراب شخصیت اصلی داستان است. نویسنده با اشاره به مسائلی همچون اختلاف طبقاتی از نظر مالی و فرهنگی و فضای دوران انقلاب و جنگ که داستان در ان اتفاق می‌افتد نوانع وصال مهراب به سوسن را بیان کرده و در اخر به جاودانگی عشق واقعی اشاره میکند. از نظر من نویسنده بیشتر شاعر است تا نویسنده و به همین علت این کتاب داستان جذاب و گیرایی ندارد و فضاسازی خوبی در ان دیده نمیشود. شعرها نیز البته از نظر من جذابیت و دلنشین نبودند و گویندگی به شدت افتضاح بود. صدای خسته و بی روح. آشنا نبودن با اصول گویندگی و از همه بیشتر شنیدن مداوم صدای ملچ ملوچ و قورت دادن اب دهان گوینده