جناب داستایوفسکی بنویسند و جناب سلطان زاده روایت کنند و ما گوش جان بسپاریم و این است حکایت عیش مدام ما.
برادران کارامازوف داستان طولانی و پرپیچ و خم سه برادر کاملا متفاوت و یک پدر عیاش و خوش گذران و البته تعداد بسیار زیادی شخصیتهای اصلی و فرعی دیگر است که نویسنده در جای خود به هر کدام از آنها به تفصیل پرداخته و شناسنامه هر شخصیت را برای مخاطب گشوده به گونهای دلیل اعمال و رفتار گاه عجیب شخصیتها برای خواننده نامکشوف نمیماند. و البته شخصیت پردازی بسیار درست انجام شده. داستایوفسکی یک روانشناس تمام عیار است.
بخشهایی از رمان مثل عقاید سالک زوسیما یا توضیحاتی که درباره پیشینه هر کاراکتر داده میشود شاید در نگاه اول کسالت بار باشد به همین دلیل به هیچ عنوان این رمان به خواننده تازه کار یا کم سن و سال توصیه نمیشود.
یکی از جالبترین بخشهای داستان به نظرم قسمت صحبتهای ایوان با شیطان بود.
نکته جالب دیگر اینکه در جای جای قصه نشانههایی از آنچه بعدها در روسیه حادث شد مشهود است.
روایت جناب سلطان زاده بینظیر بود. به سختی میشد باور کرد روای یک نفر است.
با سپاس از کتابراه.
برادران کارامازوف داستان طولانی و پرپیچ و خم سه برادر کاملا متفاوت و یک پدر عیاش و خوش گذران و البته تعداد بسیار زیادی شخصیتهای اصلی و فرعی دیگر است که نویسنده در جای خود به هر کدام از آنها به تفصیل پرداخته و شناسنامه هر شخصیت را برای مخاطب گشوده به گونهای دلیل اعمال و رفتار گاه عجیب شخصیتها برای خواننده نامکشوف نمیماند. و البته شخصیت پردازی بسیار درست انجام شده. داستایوفسکی یک روانشناس تمام عیار است.
بخشهایی از رمان مثل عقاید سالک زوسیما یا توضیحاتی که درباره پیشینه هر کاراکتر داده میشود شاید در نگاه اول کسالت بار باشد به همین دلیل به هیچ عنوان این رمان به خواننده تازه کار یا کم سن و سال توصیه نمیشود.
یکی از جالبترین بخشهای داستان به نظرم قسمت صحبتهای ایوان با شیطان بود.
نکته جالب دیگر اینکه در جای جای قصه نشانههایی از آنچه بعدها در روسیه حادث شد مشهود است.
روایت جناب سلطان زاده بینظیر بود. به سختی میشد باور کرد روای یک نفر است.
با سپاس از کتابراه.