سلام بلاخره جلد ششم رسید وتونستیم بخونیم در کل خوب وجذاب بود ولی چند ایراد داشت اول اینکه این جلد فقط در حد تقریبا ۴۰ صفحه از ۴۵۵ صفحه به آریا اختصاص داده شده این جلد باید اسمشو مینوشتین: فترس نامه!!! یا زندگی نامه تارا سارنوش
پردازش به جزئیات شخصیتها خوبه ولی نه در این حد داستان فقط درمورد فترس و تارا نوشته شده، بعد فلش بکها گاهی خیلی روی اعصاب میرن، طوری پیش از ۲۰ صفحه فقط برای خاطرات تارا و قطمیر هست میدونم احساسات همه رو با شخصیت هایشان میخوای بیان کنی ولی اگه گذشته هاشون ب صورت مرموز و در هاله ابهام میماندند بهتر گیرا میشد دوم اینکه آقای صالحی ما تو جلد ششم هستیم و هنوز آریا از خیلیا ضعیفه (نسترم، نسیم، خفقان، حواصیل، ایدوک، و جدیدا حتی فترس و...) چرا همیشه تو نبردهاش باید غش بکنه طوری این حادثه تکراری شده که ما دیگه پیش بینی میکنیم آریا در پایان فلان نبرد سرگیجه میشه و از حال میوفته و بعد از مدتی با تمرین و کسب مهارت دشمن و میکشه تا یه دشمن قویتر برای آریا دربیاد و دوباره تکرار چرخه!!!! پیشرفتی برای آریا تو جلدها دیده میشه ولی خیلی کند و آهسته ولی در حین اینها خیلی از شخصیت پردازی خفقان خوشم اومد ایشون طوری طراحیش کردین که میتونیم پیشبینی کنیم که هم کار بد ازش ممکنه سردربیاره و هم کار خوب، فکر کنم خفقان در گذشته شاهد ظلمی شدیدی روش شده، بعنوان شخص راز آلود و قوی و کنترل کننده، از جلد اول تا این جلد خوب حفظ شده ولی کاش شاهد بک فلش به سرگذشتش با دهشت تاریکی نخست نشویم!!! بسه فهمیدم عاشقشه
پردازش به جزئیات شخصیتها خوبه ولی نه در این حد داستان فقط درمورد فترس و تارا نوشته شده، بعد فلش بکها گاهی خیلی روی اعصاب میرن، طوری پیش از ۲۰ صفحه فقط برای خاطرات تارا و قطمیر هست میدونم احساسات همه رو با شخصیت هایشان میخوای بیان کنی ولی اگه گذشته هاشون ب صورت مرموز و در هاله ابهام میماندند بهتر گیرا میشد دوم اینکه آقای صالحی ما تو جلد ششم هستیم و هنوز آریا از خیلیا ضعیفه (نسترم، نسیم، خفقان، حواصیل، ایدوک، و جدیدا حتی فترس و...) چرا همیشه تو نبردهاش باید غش بکنه طوری این حادثه تکراری شده که ما دیگه پیش بینی میکنیم آریا در پایان فلان نبرد سرگیجه میشه و از حال میوفته و بعد از مدتی با تمرین و کسب مهارت دشمن و میکشه تا یه دشمن قویتر برای آریا دربیاد و دوباره تکرار چرخه!!!! پیشرفتی برای آریا تو جلدها دیده میشه ولی خیلی کند و آهسته ولی در حین اینها خیلی از شخصیت پردازی خفقان خوشم اومد ایشون طوری طراحیش کردین که میتونیم پیشبینی کنیم که هم کار بد ازش ممکنه سردربیاره و هم کار خوب، فکر کنم خفقان در گذشته شاهد ظلمی شدیدی روش شده، بعنوان شخص راز آلود و قوی و کنترل کننده، از جلد اول تا این جلد خوب حفظ شده ولی کاش شاهد بک فلش به سرگذشتش با دهشت تاریکی نخست نشویم!!! بسه فهمیدم عاشقشه