نقد کتاب
بیمار خاموش از نظر من نه آلیسیا است و نه تئو
هر دوى اینها خودآگاهى کاملى به ضربه هاى روحى و روانى اى داشتند که در سالهاى کودکى بى اختیار از والدین خود دریافت کرده بودند،
این دو بیمار نبودند چرا که با همین آگاهى از رنج دوران کودکى، یکى بواسطه نقاشى و هنر و غوطه ور شدن در عشق و دیگرى یعنى تئو بواسطه کمک و خدمت رساندن به دیگران در صدد التیام دادن به زخم هاى خویش بودند.
بیمار خاموش از نگاه من گابریل و کتى هستند
هر دو در فرار از واقعیت یکى بواسطه بازیگرى و دیگرى غوطه ور شدن در جاذبه هاى اروتیک
چنانکه میبینیم از این دو و گذشته هایشان هم، نویسنده در طول این درام چیزى نگفت و خاموششان نگاه داشت
بیمار خاموش از نظر من نه آلیسیا است و نه تئو
هر دوى اینها خودآگاهى کاملى به ضربه هاى روحى و روانى اى داشتند که در سالهاى کودکى بى اختیار از والدین خود دریافت کرده بودند،
این دو بیمار نبودند چرا که با همین آگاهى از رنج دوران کودکى، یکى بواسطه نقاشى و هنر و غوطه ور شدن در عشق و دیگرى یعنى تئو بواسطه کمک و خدمت رساندن به دیگران در صدد التیام دادن به زخم هاى خویش بودند.
بیمار خاموش از نگاه من گابریل و کتى هستند
هر دو در فرار از واقعیت یکى بواسطه بازیگرى و دیگرى غوطه ور شدن در جاذبه هاى اروتیک
چنانکه میبینیم از این دو و گذشته هایشان هم، نویسنده در طول این درام چیزى نگفت و خاموششان نگاه داشت