با این کتاب تلنگری عظیم در من به وجود اومد وقتی هر روز در حدی کار میکنیم که خود را هلاک و فرسوده میسازیم، در را به روی ورود انواع بیماری به وجودمان باز میکنیم، و درواقع شرایط لازم برای ایجاد طوفانی از بیماریهای جسمی و روانی را به وجود میآوریم.
آنچه را که به ما جان میبخشد فراموش میکنیم. از یاد میبریم که ما نیز اهمیت داریم. با اعمالمان، هم اهمیت دیگران در نظر خودمان را به آنها نشان میدهیم و هم جایگاه خود را، که معمولاً نزدیک به قعر است و در درجهٔ دوم. بسیاری از ما در زندگی به ساز دیگران رقصیدهایم. طبق آرمانها و توقعاتشان زندگی کردهایم و به آنها اجازه دادهایم زندگیمان را شکل بدهند.
حد و مرزهایمان را رعایت نمیکنیم. نمیدانیم که هستیم و خواستهها و نیازهایمان را نمیشناسیم. و بعد هم تعجب میکنیم که چرا اینقدر سردرگم و خستهایم. همهٔ چیزهایی که لازم داریم به ما داده شده است و هیچ یک را برای خود نگه نداشتهایم. زندگی ارزش این همه سماجت را ندارد باید از مسیر لذت برد نه از مقصد
آنچه را که به ما جان میبخشد فراموش میکنیم. از یاد میبریم که ما نیز اهمیت داریم. با اعمالمان، هم اهمیت دیگران در نظر خودمان را به آنها نشان میدهیم و هم جایگاه خود را، که معمولاً نزدیک به قعر است و در درجهٔ دوم. بسیاری از ما در زندگی به ساز دیگران رقصیدهایم. طبق آرمانها و توقعاتشان زندگی کردهایم و به آنها اجازه دادهایم زندگیمان را شکل بدهند.
حد و مرزهایمان را رعایت نمیکنیم. نمیدانیم که هستیم و خواستهها و نیازهایمان را نمیشناسیم. و بعد هم تعجب میکنیم که چرا اینقدر سردرگم و خستهایم. همهٔ چیزهایی که لازم داریم به ما داده شده است و هیچ یک را برای خود نگه نداشتهایم. زندگی ارزش این همه سماجت را ندارد باید از مسیر لذت برد نه از مقصد