نباید برای یک کتاب ۸۰ صفحهای این همه اشک میریختم.....
دوشبه نمیتونم از فکرش بیام بیرون. دو صفحهی آخر که ایمیل دانلد بود رو با تمام وجود درک میکنم. دنیایی که در اون یک نفر در آرامش مطلقه و یک نفر در درد مطلق... منطق عجیبیه...
پ. ن: از نویسنده ممنونم که حاشیههای الکی و اضافی به داستان ندادن.
دوشبه نمیتونم از فکرش بیام بیرون. دو صفحهی آخر که ایمیل دانلد بود رو با تمام وجود درک میکنم. دنیایی که در اون یک نفر در آرامش مطلقه و یک نفر در درد مطلق... منطق عجیبیه...
پ. ن: از نویسنده ممنونم که حاشیههای الکی و اضافی به داستان ندادن.