نظر Marigold برای کتاب سایه‌های موازی من

سایه‌های موازی من
آیدا عبداللهی
۸۳۴ رای
Marigold
۱۴۰۲/۰۱/۰۵
نویسنده‌ی رمان سعی کرده ب شدت بارانو یک دختر بدبخت ولی جسور و قوی جلوه بده، اما درواقع باران یک دختر بی درک و فهم، بی رحم، بی وجدان و ب شدت ظالم و پررو هست. باران نامادریشو مث اب خوردن میندازه کنار، ناپدریش یهو هیولا میشه، باران دزدی میکنه از خونوادش و میگه کمترین حق من از خونه همینه، از مادربزرگش ب عنوان وسیله استفاده میکنه تا کمک حالش باشه، دوستش بیتا رو که درواقع شخصیت اصلی بهتر بود اون باشه رو ب راحتی میندازه دور، هردقت میخواد از اطرافیانش درخواست کمک میکنه و هروقت بخواد همه رو میندازه دور!!!
من رمان رو تموم نکردم، نصفه رهاکردم، چون نویسنده تاحد زیادی اطلاعاتش کم هست. ایشون ب راحتی سعی میکنه وسط داستان شمارو نصیحت کنه درحالیکه خودش هیچی از زندگی نمیدونه، یک دختر ۱۷ ساله از عهده‌ی این کارها بر نمیاد، ‌ام اس کشنده نیست اونم وقتی زود تشخیص داده بشه، یتیم خونه وقتی بچه رو میدن ب یه خونواده دائم ازش سر میزنن و باهاش در تماسن اینجوری نیس ک یارو بیاد بچه ببره ولی انگار گوسفند برده! و یهو ول کنه بره امریکا بدون بچه!!!، هتلها دختر تنهارو راه میدن!!!! وقتی میری دزدی از گاوصندوق و کوله‌ی خودتو پر میکنی از پول، میتونی خونه اجاره کنی یا حتی بخری، چون کسی تو گاوصندوق هزارتومنی نمیزاره، یا چک میزاره یا دسته‌های چندصد دلاری یا نهایتا دسته‌ی صدهزاری! پس شما با پرکردن کوله‌پشتی میتونی خونه هم بخری! دیگه در مورد دادگاه و داستانای دیگه نگم بهتره!!!
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟