نظر زری عزیزی برای کتاب زنان کوچک

زنان کوچک
زری عزیزی
۱۴۰۲/۰۱/۰۲
20
داستان کتاب جدال بین عشق و ثروت است. مَگی عشق را ترجیح داد چون معتقد بود بدون آن نمیتواند به زندگی خود ادامه دهد. جو معتقد بود وقتی ثروتمند شود دیگه نیاز به عشق ندارد و ثروت میتواند خلأ عشق را پر کند. اِیمی در اول ثروت را انتخاب کرد. و با اینکه مهارت نقاشی کشیدن را داشت به دست اوردن ثروت را به ازدواج با مردی پولدار به این روش، ترجیح داد. بعدها توسط تِدی متوجه شد که مردی که میخواست با او ازدواج کند را دوست ندارد و او نیز به دنبال عشق رفت. جو بعد از انکه فهمید ثروت به تنهایی نمیتواند ارامش زندگی باشد، سعی کرد به دنیال عشق برود اول سراغ تدی رفت اما ناامید شد. ولی بعد به دوست خود در لندن علاقمند شد. چون فهمیده بود بدون عشق یه چیزی کم دارد. سرانجام همگی به عشق پناه بردند چون کامل کننده زندگی بود و زندگی بدون عشق معنایی ندارد..
هیچ پاسخی ثبت نشده است.