داستانی قابل تامل البته من زیاد علاقه به رمانهای صادق هدایت ندارم ولی میتوان درمورد این داستان گفت احمد زندگی سخت ونامید کنندهای داشته ومخصوصا بافرهنگ خاص آن خانواده بزرگ شده علاقه بیش ازحد ربابه به او باعث حسادت و تنفر احمد به خواهرش شده و احساس ترس از تنهایی و هراس از آینده همانند پدرش مست به خانه
میآید با چهره زیبای خواهرش روبرو میشود وبا توجه به صحبتهای ربابه وبیم از آینده باعث قتل میگردد
البته برداشت من از این داستان میباشد
متشکرم از عوامل کتابراه 🙏
میآید با چهره زیبای خواهرش روبرو میشود وبا توجه به صحبتهای ربابه وبیم از آینده باعث قتل میگردد
البته برداشت من از این داستان میباشد
متشکرم از عوامل کتابراه 🙏