شروع داستان از زمانیه که خواهرِ شخصیت اول، عضو یه گروه چریکی میشه و پایان داستان به جنگ تحمیلی میرسیم...
در این بین ماجراهایی پر فراز و نشیبی اتفاق میفته، که نویسنده با استفاده از اطلاعاتِ دست و پاشکسته از وقایع تاریخی و همینطور شخصیت سازی ضعیف و مبهم به همراه اغراقهای عجیب در صحنه سازی و موقعیت سازی، به روایت میپردازه..
حالا اگه در مورد استفادهی بیش از حد و خسته کننده از واژههای بارون، گریه، از حال رفتن، تحصیلکرده (!)، لرز و... هیچی نگم، و از کنار گافهای متعدد (مثل قیام ۱۷ شهریور که در داستان، فردای عید فطر که در تاریخ ۱۳شهریور برگزار شده،، و همینطور دادن گل به ماموران نظامی و انتظامی _قبل از انقلاب نیروی انتظامی وجود نداشت.. _ و.... ) بدون هیچ واکنشی بگذرم (!)، به داستانی میرسم به نام "هیچی به هیچی" که از یه فیلم درجه۳ بالیوودی الهام گرفته شده.. *
فکر میکنم یکی از بهترین جملههای کتاب مربوط میشه به این قسمت؛ [صدف رو به سیما: با خوندن کتابهای به درد نخور، سلیقه ت رو پایین نیار.. ]
نویسندهی عزیز، امیدوارم بتونم از کتابهای بعدیتون بیشتر لذت ببرم*
سپاس 🌼
در این بین ماجراهایی پر فراز و نشیبی اتفاق میفته، که نویسنده با استفاده از اطلاعاتِ دست و پاشکسته از وقایع تاریخی و همینطور شخصیت سازی ضعیف و مبهم به همراه اغراقهای عجیب در صحنه سازی و موقعیت سازی، به روایت میپردازه..
حالا اگه در مورد استفادهی بیش از حد و خسته کننده از واژههای بارون، گریه، از حال رفتن، تحصیلکرده (!)، لرز و... هیچی نگم، و از کنار گافهای متعدد (مثل قیام ۱۷ شهریور که در داستان، فردای عید فطر که در تاریخ ۱۳شهریور برگزار شده،، و همینطور دادن گل به ماموران نظامی و انتظامی _قبل از انقلاب نیروی انتظامی وجود نداشت.. _ و.... ) بدون هیچ واکنشی بگذرم (!)، به داستانی میرسم به نام "هیچی به هیچی" که از یه فیلم درجه۳ بالیوودی الهام گرفته شده.. *
فکر میکنم یکی از بهترین جملههای کتاب مربوط میشه به این قسمت؛ [صدف رو به سیما: با خوندن کتابهای به درد نخور، سلیقه ت رو پایین نیار.. ]
نویسندهی عزیز، امیدوارم بتونم از کتابهای بعدیتون بیشتر لذت ببرم*
سپاس 🌼