بلایت نسل سوم خانوادهایه که بنظر میرسه مادرهای خوبی نیستند… سه نسل از مادرهایی که در شرایطی نامساعد دختردار شدند… برای همین وقتی بلایت میفهمه از فاکس، مردی که عاشقانه همدیگه رو دوست دارند، دختردار شده ترس همهی وجودش رو میگیره…
بلایت رفته رفته با بزرگ شدن وایولت، دخترش، حس میکنه با دختر شروری طرفه… آیا این حس بلایت درسته؟ یا اینکه مشکل از خود بلایته؟ کتاب بسیار خوش خوان و خوبیه… ماجرا در عین سادگی فراز و فرودهای خوبی داره و بنظرم تریلر روانشناسیایه که ارزش خوندن داره…
برای من به شخصه کشش زیادی داشت و میخواستم از زندگی و مشکلات شخصیتهای داستان زودتر سر در بیارم، اما مشکلش اینجا بود که حضور روانشناس و روانپزشک توی داستان خلاصه شده بود تو چندتا جمله کلیشهای، جا داشت روانشناسی باشه که اینها رو واکاوی بکنه.
بلایت رفته رفته با بزرگ شدن وایولت، دخترش، حس میکنه با دختر شروری طرفه… آیا این حس بلایت درسته؟ یا اینکه مشکل از خود بلایته؟ کتاب بسیار خوش خوان و خوبیه… ماجرا در عین سادگی فراز و فرودهای خوبی داره و بنظرم تریلر روانشناسیایه که ارزش خوندن داره…
برای من به شخصه کشش زیادی داشت و میخواستم از زندگی و مشکلات شخصیتهای داستان زودتر سر در بیارم، اما مشکلش اینجا بود که حضور روانشناس و روانپزشک توی داستان خلاصه شده بود تو چندتا جمله کلیشهای، جا داشت روانشناسی باشه که اینها رو واکاوی بکنه.