داستایوفسکی نابغه ادبیات روانشناسی است. خواننده گاه خود را در هیبت و گاه در تحقیر قهرمان داستان رودیون رومانوویچ راسکولنیکوف میبیند. او قهرمان داستان را طوری ساخته است که بی تفاوت و در عین حال دلسوز، گوشه گیر و در عین حال حساس، مغرور و در عین حال بیش از حد خود را سرزنش میکند.
فتنه و هیجان رمان در برهههایی بروز میکند که راسکولنیکف تحت نظارت و سوءظن شخصیتهای دیگر قرار دارد. آشفتگی و کشمکش درونی او، تضاد او با کنار آمدن با اخلاقیات اعمالش در مقابل تسلیم شدن به اعتقاداتش، در عین حال فرار از بازجویی زیانبار و دفاع ماهرانه از موضع خود، به نظر من نقطه برجسته رمان است.
از نظر اتفاقات، میتوان گفت که در کتاب خیلی کم اتفاق میافتد، یا اتفاق میافتد. اصل این شاهکار در کاوش در روان انسان، احساس اندوه، عذاب بی اندازه، نفرت از خود، غرور، و انبوهی از احساسات انسانی نهفته است. داستایوفسکی این احساسات را از طریق این شخصیتها به تصویر کشیده است
شفاف و واضح، با چنان تسلطی که گمان میکنم برای مدتی طولانی احساسات خاصی را با این شخصیتهای خاص مرتبط خواهم کرد.
مهم است که در حین مطالعه، پس زمینه رمان را در پس ذهن خود نگه دارید. این رمان به من این امتیاز را داد که به روسیه قرن نوزدهم، در محلههای فقیر نشین سنت پترزبورگ، در ذهن مردی بیگانه، در حال فکر و در عین حال باهوش منتقل شوم. اگر خودتان انزوا از همسالان خود را تجربه کنید یا تا حدی با احساسات متضاد دست و پنجه نرم کنید، خود را در کنار رودیون رومانوویچ خواهید دید.
فتنه و هیجان رمان در برهههایی بروز میکند که راسکولنیکف تحت نظارت و سوءظن شخصیتهای دیگر قرار دارد. آشفتگی و کشمکش درونی او، تضاد او با کنار آمدن با اخلاقیات اعمالش در مقابل تسلیم شدن به اعتقاداتش، در عین حال فرار از بازجویی زیانبار و دفاع ماهرانه از موضع خود، به نظر من نقطه برجسته رمان است.
از نظر اتفاقات، میتوان گفت که در کتاب خیلی کم اتفاق میافتد، یا اتفاق میافتد. اصل این شاهکار در کاوش در روان انسان، احساس اندوه، عذاب بی اندازه، نفرت از خود، غرور، و انبوهی از احساسات انسانی نهفته است. داستایوفسکی این احساسات را از طریق این شخصیتها به تصویر کشیده است
شفاف و واضح، با چنان تسلطی که گمان میکنم برای مدتی طولانی احساسات خاصی را با این شخصیتهای خاص مرتبط خواهم کرد.
مهم است که در حین مطالعه، پس زمینه رمان را در پس ذهن خود نگه دارید. این رمان به من این امتیاز را داد که به روسیه قرن نوزدهم، در محلههای فقیر نشین سنت پترزبورگ، در ذهن مردی بیگانه، در حال فکر و در عین حال باهوش منتقل شوم. اگر خودتان انزوا از همسالان خود را تجربه کنید یا تا حدی با احساسات متضاد دست و پنجه نرم کنید، خود را در کنار رودیون رومانوویچ خواهید دید.