نظر Zohreh Rakh برای کتاب صوتی مردی که می‌خواست خوشبخت باشد

مردی که می‌خواست خوشبخت باشد
لوران گونل، نسیم موسوی
۹۰۰ رای
Zohreh Rakh
۱۴۰۱/۱۱/۲۹
ماجرای این کتاب در جزیره بالی واقع در کشور اندونزی اتفاق افتاده که مردی اروپایی از یک استاد به نام سام تیانگ مشاوره میگیره.
دوستان این کتاب رو حتما بخونید چون تمام جملات تاکیدی در قالب داستان و مثال آورده شده و باعث میشه ازش خسته نشید.
در کل کتاب به این نتیجه رسیدم که رفتارها ناشی از باورهاست و آدم باید آزاد باشه و اسیر باورهاش نباشه.
هیچ کسی آزاد نیست و این عدم آزادی، باوری است که
هر کس در مورد خودش، دیگران و دنیا داره. این باورها با محدودکردن انتخابها رفتارهایی را به ما تحمیل میکنند.
برای تحقق رویاهات باید راه انتخاب رو با رهاکردن چیزهایی که دوست داری باز نگه داری.
در انجام پروژه‌ها اگه کسی به شما باور داشته باشه اعتماد به نفستون بالا میره و شک و تردید از بین میره و میتونید موفق باشید.
چیزی به اسم شانس وجود نداره به غیر از اینکه آدم خوش شانس بادقت فرصتهای اطرافش رو می‌بینه.
و یک جمله کلیدی در آخر کتاب:
"هیچوقت اجازه نده کسی بهت بگه تو نمیتونی. "
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟