داستان ساده اما پرمعنی بود
تقصیر من نیست
پیری نقصیر هیچکس نیست
رنگ چشم قد خانواده اسم قیافه و..
هیچکدوم تقصیر ما نیست
تقدیر ماست
هیچوقت هیچ کس و بخاطر لین چیزایی که تقصیریش نیست مسخره یا مقصر ندونید
داستان در بارهی پیر زنی بود که میخواست از خیابون به اون طرف بره
و حتی یه زن ک میخواست کمکش کنه و اونا ببره اون طرف خیابون به کسی که پشت خط گوشیش داشت باهاش حرف میزد گف بذار این پیرزن بیچاره وببرم اون طرف
با منت
به سالمندان احترام بذاریم و با انها با مهربانی رفتار کنیم
تقصیر من نیست
پیری نقصیر هیچکس نیست
رنگ چشم قد خانواده اسم قیافه و..
هیچکدوم تقصیر ما نیست
تقدیر ماست
هیچوقت هیچ کس و بخاطر لین چیزایی که تقصیریش نیست مسخره یا مقصر ندونید
داستان در بارهی پیر زنی بود که میخواست از خیابون به اون طرف بره
و حتی یه زن ک میخواست کمکش کنه و اونا ببره اون طرف خیابون به کسی که پشت خط گوشیش داشت باهاش حرف میزد گف بذار این پیرزن بیچاره وببرم اون طرف
با منت
به سالمندان احترام بذاریم و با انها با مهربانی رفتار کنیم