نظر 📚الناز محمدی📚 برای نمایش صوتی باغ وحش شیشه‌ای

نمایش صوتی باغ وحش شیشه‌ای
تنسی ویلیامز، محسن زحمتکش
۶۲ رای
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۱/۱۱/۲۵
🍁باید اعتراف کنم که این نمایشنامه اولین کار بود که از کارهای تنسی ویلیامز میخوندم. خیلی به دلم نشست… کاراکترها خیلی قابل لمس بودن و به راحتی میشد باهاشون ارتباط برقرار کرد. ژانر نمایشنامه کاملا اجتماعی و ریالیستیک بود. کل نمایشنامه توی یه خانواده به اسم وینگ‌فیلد‌ به نگارش دراومده بود…
یه جایی خوندم که راجع به این نمایشنامه گفته بود؛ “ویلیامز برای نگارش این اثر از زندگی خودش الهام گرفته و پدرش هم مثل پدر خانواده‌ی وینگ‌فیلد فروشنده بوده و دائم به نواحی مختلف سفر می‌کرده و خواهری داشته که بیمار اسکیزوفرنی بوده و اون رو مؤثر در شکل‌گیری کاراکتر لورا می‌دونن”.
یه خانواده سه نفره، مادر، لورا دختر، و تام پسر… واقعا نمیتونم بگم کاراکتر اصلی نمایش کی بود؟
از جهتی می‌شه لورا رو شخصیت اصلی دونست و از جهتی دیگه تام رو. لورا نقش پررنگی تو داستان داره و باعث اومدن جیم به خانه‌شون می‌شه. اسم نمایشنامه هم عروسکای لوران! لورا زندگیش بسته به اون حیووناس و هر روز اونا رو‌ تمیز می‌کنه و زندگی لورا توشون خلاصه شده. جیم رفیق و همکار تام این قفسو می‌شکنه و یه جورایی هرچند کوتاه اما حضور پررنگی داره. جیم به لورا می‌فهمونه که عیب ظاهری او چیزی از ارزش وجودیش کم نمی‌کنه، مثل اینکه شکسته شدن عروسک‌ها زندگی لورا رو نابود نمی‌کنه!
خونه‌ی وینگ‌فیلد‌ها غرق در ظلمت و نا‌امیدی است. هر کاراکتر ماتم‌زده است و نگرانی‌های خودش را دارد. جیم همان چیزی است که اون خانواده کم داشت؛ امید!!! به قول جین؛ “آدم ممکنه توی زندگی شکست بخوره اما یاس و ناامیدی چیز دیگه‌ایه، من توی زندگی شکست خوردم اما هیچ‌وقت مأیوس نشدم. ”
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟