نظر آنا برای کتاب زوربای یونانی

زوربای یونانی
نیکوس کازانتزاکیس، محمود مصاحب
۵۱ رای
آنا
۱۴۰۱/۱۱/۲۳
متاسفانه نتوانستم لذتی از خوندن کتاب ببرم به دو دلیل: ۱. موضوعی که بیش از همه چیز برایم ناخوشایند بود، افکار زن ستیزانه‌ای بود که رفته رفته بیشتر هم میشد، به گونه‌ای که بارها با خودم گفتم شاید این افکار مسخره راجب به زن که از دل افکار زوربا به بیرون تراوش می‌کرد همان افکار نویسنده هست که خیلی هم به آن می‌نازد. این افکار مسخره نه تنها در بیان بلکه در صحنه‌هایی از کتاب نمود پیدا می‌کرد به شکلی که مرد، جنسی برتر است که زن وظیفه خدمت کردن و دور دهان اورا حین غذا پاک کردن را دارد و صحنه‌هایی از این دست...
۲. شخصیت زوربا با اینکه برخلاف دستان ترک خورده و پینه بسته‌اش و ظاهر تا حدی غلط اندازش اورا در حال سنتور زدن می‌دیدم، دوست داشتنی و بیانگر جنبه‌ای ظریف از وجود زوربا بود اما این بخش‌های دوست داشتنی وجودش با رفتارهایی همراه بود که در عین حال که دوستش داشتی می‌توانستی به دلیل افتادن‌اش دنبال زن‌های بیوه و خوشگذرونی با آنها، از او متنفر هم باشی.
این نکته نیز قابل توجه هست که این قدرت نویسنده است که شخصیتی خلق بکند که هم دوستش داشته باشی و هم از او متنفر باشی. مثل شخصیت الکسی الکساندرویچ در کتاب آناکارنینا که تولستوی آنرا خلق کرد.
اینکه بارها، راوی داستان، اتفاقاتی مثل غروب خورشید را به سینه‌های دختری تازه به بلوغ رسیده مقایسه میکرد و یا اینکه زوربا حین حرف زدن با خانم‌ها به جای توجه به درون آن زن و باطن اش، بدنبال توجه به سینه‌های آن زن بود، موضوعی دیگر بود که بی پرده بودنش، هم جذاب بود و هم آزاردهنده.
ترجمه کتاب خوب بود اما من ترجمه آقای قاضی را ترجیح میدم، چون روان تر و طبعا ترجمه قوی تری دارد.
بطور کلی دوستش نداشتم و از نظر من اصلا محشر نبود.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟