هزار پیشه
چارلز بوکوفسکی
عیاشی و یاغیگری دو صفت اصلی چیناسکی، در واقع خود بوکوفسکی است. همانطور که از اسم کتاب پیداست او از شغلی به شغل دیگر در گردش است. هربار به علتی با بهانهگیری از کار خود استعفا میکند و اندک پول باقیماندهاش را صرف قمار و بادهنوشی میکند.
احتمالا خواند کتابی که قهرمانش همیشه در حال مست کردنه برای همه جذاب نباشد، که برای من نبود. بر عکس کتاب " ساندویچ ژانبون" بو کوفسکی که دوست نداشتم حتی تمام شه، این یکی را نصفه ولش کردم.
یه سیکل مشروب خوری، پیدا کردن کار، اخراج و استعفا در تمام طول داستان تکرار میشد و دیگه نتونستم ادامه ش بدم.
رویدادهای روزانهی کارگاه، خوراک، زنبارگی، ولگردی، گوش دادن به موسیقی کلاسیک رادیویی، خواب و مصاحبت با اطرافیان، روند اتفاقات رمان هزار پیشه است.
زبان بوکوفسکی، زبان محاورهی کوچه و بازار است همراه با واژههای غیرادبی، فحش و اصطلاحات زشت و عریان ادبیات مخفی. همه چیز در زبان و داستان او عریان است.
من اکیدا توصیه میکنم ساندویچ ژانبون را از دست ندین ولی خواندن این کتاب پیشنهاد من نیست.
چارلز بوکوفسکی
عیاشی و یاغیگری دو صفت اصلی چیناسکی، در واقع خود بوکوفسکی است. همانطور که از اسم کتاب پیداست او از شغلی به شغل دیگر در گردش است. هربار به علتی با بهانهگیری از کار خود استعفا میکند و اندک پول باقیماندهاش را صرف قمار و بادهنوشی میکند.
احتمالا خواند کتابی که قهرمانش همیشه در حال مست کردنه برای همه جذاب نباشد، که برای من نبود. بر عکس کتاب " ساندویچ ژانبون" بو کوفسکی که دوست نداشتم حتی تمام شه، این یکی را نصفه ولش کردم.
یه سیکل مشروب خوری، پیدا کردن کار، اخراج و استعفا در تمام طول داستان تکرار میشد و دیگه نتونستم ادامه ش بدم.
رویدادهای روزانهی کارگاه، خوراک، زنبارگی، ولگردی، گوش دادن به موسیقی کلاسیک رادیویی، خواب و مصاحبت با اطرافیان، روند اتفاقات رمان هزار پیشه است.
زبان بوکوفسکی، زبان محاورهی کوچه و بازار است همراه با واژههای غیرادبی، فحش و اصطلاحات زشت و عریان ادبیات مخفی. همه چیز در زبان و داستان او عریان است.
من اکیدا توصیه میکنم ساندویچ ژانبون را از دست ندین ولی خواندن این کتاب پیشنهاد من نیست.