کتاب جنگ و صلح اثر نویسنده پرتوان و بزرگ لئو تولستوی یکی از برترین کتابهای داستانی با تم تاریخی روسی است، که اطلاعات بسیار ارزشمندی درباره دوره زمانی خودش که زمان تزارها و حمله ناپلئون به روسیه و جنگ و تقابل فرهنگ روسیه تزاری و فرهنگ فرانسوی را به خواننده خود ارزانی میدارد
در این کتاب شما به نوعی با فرهنگ ارباب رعیتی روسیه تزاری و چگونگی رفتار بقول خودشون نجیب زادهها با رعیت آشنا میشوید، اربابان روسی با مردم مانند اموال و بردههای خودشون رفتار میکردند و مردمی که این سرنوشت شوم را بنوعی پذیرفته بودهاند و مذهبی که آنان را چنان تسخیر کرده بود که فکر میکردند چنین سرنوشتی حق آنان است که در فقر و بدبختی و گرسنگی زجر بکشند و نابود شوند، مردمی که حتی برای اینکه از گرسنگی نمیرند حاضر به کشت سیب زمینی هم در زمینهای ارباب نیستند! تا اینکه کشیش با اصرار همسر فرانسوی شخصیت اصلی داستان بر روی زمینها آب میپاشد و اعلام میکند زمین تطهیر شده! تا بالاخره مردم نادان و عقب مانده حاضر بشوند در زمینها کشت سیب زمینی انجام بدهند! چون این موجودات مفلوک برای خود آنقدر شعور قائل نبودند که بفهمند نعمت خدا هیچ فرقی نداره که در کجای زمین رویش پیدا کرده صرفا بخاطر اینکه به آنها گفته شده بود سیب زمینی از سرزمین کفر (دنیای جدید کشف شده یعنی امریکا) آمده حاضر به کشت آن نبودند!
در نهایت شما ریشههای بیداری مردمی در روسیه و انقلاب آنها برعلیه اربابان و تزارها را میتوانید از میان سطور کتاب دریابید
مارکس میگفت مذهب تقدیر ملتهاست و من با خواندن کتابهای تولستوی که به نوعی رئالیسم اجتماعی و تاریخ نگاری معاصر نویسنده محسوب میشود ریشههای این تفکر را بهتر درک کردم
خواندن این کتاب لذتبخش را به شما توصیه میکنم مانا باشید
در این کتاب شما به نوعی با فرهنگ ارباب رعیتی روسیه تزاری و چگونگی رفتار بقول خودشون نجیب زادهها با رعیت آشنا میشوید، اربابان روسی با مردم مانند اموال و بردههای خودشون رفتار میکردند و مردمی که این سرنوشت شوم را بنوعی پذیرفته بودهاند و مذهبی که آنان را چنان تسخیر کرده بود که فکر میکردند چنین سرنوشتی حق آنان است که در فقر و بدبختی و گرسنگی زجر بکشند و نابود شوند، مردمی که حتی برای اینکه از گرسنگی نمیرند حاضر به کشت سیب زمینی هم در زمینهای ارباب نیستند! تا اینکه کشیش با اصرار همسر فرانسوی شخصیت اصلی داستان بر روی زمینها آب میپاشد و اعلام میکند زمین تطهیر شده! تا بالاخره مردم نادان و عقب مانده حاضر بشوند در زمینها کشت سیب زمینی انجام بدهند! چون این موجودات مفلوک برای خود آنقدر شعور قائل نبودند که بفهمند نعمت خدا هیچ فرقی نداره که در کجای زمین رویش پیدا کرده صرفا بخاطر اینکه به آنها گفته شده بود سیب زمینی از سرزمین کفر (دنیای جدید کشف شده یعنی امریکا) آمده حاضر به کشت آن نبودند!
در نهایت شما ریشههای بیداری مردمی در روسیه و انقلاب آنها برعلیه اربابان و تزارها را میتوانید از میان سطور کتاب دریابید
مارکس میگفت مذهب تقدیر ملتهاست و من با خواندن کتابهای تولستوی که به نوعی رئالیسم اجتماعی و تاریخ نگاری معاصر نویسنده محسوب میشود ریشههای این تفکر را بهتر درک کردم
خواندن این کتاب لذتبخش را به شما توصیه میکنم مانا باشید