قبلا از این نویسنده کتاب تاول را خوانده بودم و گویا قصههای ایشان از دل محلات فقیر نشین و حاشیه نشین پایتخت بر میآید که البته هم تلخی و هم جذابیت خود را دارد.
من سریال یاغی را ندیدم ولی جذابیت سریال نزد عموم مرا واداشت به کتاب رجوع کنم و با داستان گیرایی مواجه شدم.
یکی از نقاط قوت داستان این بود که مثلا نادر با وجود خلافکار و جنایت کار بودن ولی در لحظاتی اندک خوی انسانی خویش را باز میافت و این مسئله به خصوص درباره علاقهاش به کشتی بروز پیدا میکرد.
در این کتاب توصیفات دقیقی از کشتی شده و حتی اسم کتاب هم اسم فنی در کشتی است و این لبع تیغی بودا که نویسنده روی آن راه رفته چون ممکن بود برای خوانندهای که علاقهای به کشتی ندارد ملال آور باشد ولی توصیفات به اندازه است و به موقع تمام میشود.
اگر از این کتاب لذت بردید کتاب تاول را هم از جناب افروزمنش پیشنهاد میدهم.
با سپاس از کتابراه.
من سریال یاغی را ندیدم ولی جذابیت سریال نزد عموم مرا واداشت به کتاب رجوع کنم و با داستان گیرایی مواجه شدم.
یکی از نقاط قوت داستان این بود که مثلا نادر با وجود خلافکار و جنایت کار بودن ولی در لحظاتی اندک خوی انسانی خویش را باز میافت و این مسئله به خصوص درباره علاقهاش به کشتی بروز پیدا میکرد.
در این کتاب توصیفات دقیقی از کشتی شده و حتی اسم کتاب هم اسم فنی در کشتی است و این لبع تیغی بودا که نویسنده روی آن راه رفته چون ممکن بود برای خوانندهای که علاقهای به کشتی ندارد ملال آور باشد ولی توصیفات به اندازه است و به موقع تمام میشود.
اگر از این کتاب لذت بردید کتاب تاول را هم از جناب افروزمنش پیشنهاد میدهم.
با سپاس از کتابراه.