کتاب جالبی بود و توصیفات خوبی داشت که منو در وهله اول جذب کرد، ولی یکسری نکتههای ریزی هم داشت که کتاب رو تو ذهن من پایین آورد مثلا اینکه چرا یه بچه که احتمالا به خاطر موقعیت اجتماعی بالایی که داره باهوشه، به جای پیدا کردن یه راه برای نجات مادرش، چون از اول که از کتک خوردن مادرش خوشحال نمیشده، شروع میکنه به لذت بردن از زجر کشیدن مادرش؟ یا مثلا چطور از کودکی و نوجوانی تصمیم بگیره که در آینده به اون دوری از زجر دادن کسی لذت ببره؟ یعنی چطور انقدر سعه صدرداره و برای همچین آیندهای میره وکیل میشه؟ چرا انقدر از اینکه با همسرش ارتباط داشته باشه دوری میکنه؟ یا چرا انقدر همسرش کورکورانه وارد زندگیش میشه و هیچ سوالی براش پیش نمیاد.
روی هم رفته داستان جالبی داشت و من رو جذب کرد و از خوندنش لذت بردم و جالب بود که داستان با وجود ترسناک بودنش تقریبا هیچ صحنه چندش آوری نداره
مهسا تاباق
۱۳۹۸/۰۲/۲۹
سوالاتی که براتون پیش اومده نشون میده که کتابو دقیق نخوندید و نیازه دوباره بخونیدش چون به همه این سوالا واضح جواب داده
روی هم رفته داستان جالبی داشت و من رو جذب کرد و از خوندنش لذت بردم و جالب بود که داستان با وجود ترسناک بودنش تقریبا هیچ صحنه چندش آوری نداره