نظر م ف برای رمان دروغی که تمام زندگیم بود

رمان دروغی که تمام زندگیم بود
ساینا مقدسی
۲۳۴۵ رای
م ف
۱۴۰۱/۱۱/۰۹
اگر میتونستم هیچ ستاره‌ای به این رمان نمیدادم.
نمیدونم نویسنده چند سال دارد متن داستان بسیار سطحی بود و محتوی درستی نداشت!
داستانی در ایران که اصلا محتوی داستان با ایرانی که میشناسیم همخوانی نداشت.
ما در ایران زندان ایالتی نداریم. مشخص نیست مامورین چه سازمانی هستند که دختره اسلحه حمل میکنه! نزدیکترین فرد به رئیس سازمان وخبر ندارد سازمان خلافی است، همه همدیگررا حتی رییس رابا اسم کوچک صدا میکنند و دخترها و پسرهای مجرد راحت با هم مراوده دارند و از همون اول آشنایی با پسوند جان همو صدا میکنن.
سپیتا با سیمی که همیشه تو لباسشه قفل دستبندو باز میکنه اونم تو لباس عروسی! یادکتر سازمان دولتی اومده به کار شخصی گشتاسب رسیدگی کنه!
انگار نویسنده یک فیلم اکشن آمریکای دیده همونو تو داستانش پیاده کرده
بعضی جملات زیادی تکرار شده بود مثل "آبی چشماش قشنگه" که دیگه خیلی لوس بود.
یک سری کلمات مثل خدمتگزار (پیشخدمت)، پندار (فکر)، اهورا (خدایا) برگردان فارسی شدند و یک سری کلمات مثل آلارم و آنرمال و موسیقی لایت! فارسی نشده هستند. اگر سپیتا زرتشتی بود بهتر بود اول داستان به نوعی اشاره میشد و در تمام طول داستان این مطلب رعایت میشد.
فکر میکردم نسخه ابتدایی هست ولی در انتها دیدم نسخه سوم بازبینی شده هست. علاوه بر غلطهای املایی و انشایی فراوان، بکار بردن کلمات اشتباهی مثل: ساندروف، نهار (برای وعده غذایی ظهر)، قصر در رفتن، اظهار روح، که شکل صحیح آن‌ها (سانروف، ناهار، قسر در رفتن، احضار روح) است، نشاندهنده نداشتن مطالعه کافی نویسنده هست، مکالمه‌ها کشدار و تکراری بودند و بعضی مطالب با هم هماهنگی نداشتند.
پیشنهاد میکنم اگر نویسنده میخواهد نویسندگی را ادامه دهد حتما سطح اطلاعات
و مطالعه‌اش را بالا ببرد.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟