کتاب بسیار جذاب و آموزندهای هست. من فیلم این داستان را هم دیدم. داستان کمی غم انگیز و در عین حال زیباست. ماجرای چند پسر دییرستانی که تصمیم گرفتند مثل معلمشون دنیا را از زاویهای متفاوت نسبت به آنچه که تاکنون میدیدند، بنگرند و به نوعی زندگی کردن و یاد بگیرند را بسیار جذاب نشون داده. قوانین مدرسه ولتون به نوعی در نظام آموزشی ما و در مدارس ما جریان داره. یعنی اصلا به استعدادها و تواناییهای فردی بچهها توجه نمیشه و همه بچهها باید با یک الگوی واحد و سنتی تربیت بشن. رفتار پدر نیل هم متاسفانه در جامعه ما بسیار دیده میشه. خیلی از پدر و مادرها آرزوهای خودشون را به زور به فرزندانشون تحمیل میکنند و این باعث میشه خیلی از بچهها مانند نیل دچار افسردگی یا ناکامی در زندگی بشن یا اگر در نهایت به خواسته پدر و مادر تن دهند دلمرده خواهند بود. و توانایی آرزو کردن را ازدست خواهند داد یا الگو برداری دقیقی از والدین خود میکنند و در نهایت با فرزندان خودشون هم همان رفتار را تکرار خواهند کرد.
امیدوارم عاقبت غم انگیز نیل جوان برای هیچکدوم از فرزندان این سرزمین که قرار است آرزوی والدین خود را برآورده کنند پیش نیاد
امیدوارم پدرو مادرها انتظارات بیجایی از فرزندانشون نداشته باشند و بفهمند که آرزوهاشون نباید توسط فرزندانشون برآورده شود
امیدوارم شاهد تغییرات مفید در نظام آموزشی خودمون باشیم و مانند مدرسه ولتون بچهها وادار به پذیرش آنچه قلبا قبول ندارند نشوند
امیدوارم فرزندان ما هم مانند تاد در نهایت به این باور و شجاعت برسند که خواسته هاشون و بی پروا بیان کنند
امیدوارم عاقبت غم انگیز نیل جوان برای هیچکدوم از فرزندان این سرزمین که قرار است آرزوی والدین خود را برآورده کنند پیش نیاد
امیدوارم پدرو مادرها انتظارات بیجایی از فرزندانشون نداشته باشند و بفهمند که آرزوهاشون نباید توسط فرزندانشون برآورده شود
امیدوارم شاهد تغییرات مفید در نظام آموزشی خودمون باشیم و مانند مدرسه ولتون بچهها وادار به پذیرش آنچه قلبا قبول ندارند نشوند
امیدوارم فرزندان ما هم مانند تاد در نهایت به این باور و شجاعت برسند که خواسته هاشون و بی پروا بیان کنند