نظر سحر اندیشه برای کتاب صوتی آینه

آینه
محمود دولت آبادی، میلاد تمدن
۱۲۱۶ رای
سحر اندیشه
۱۴۰۱/۱۱/۰۷
این داستان اونقدر حرف برای گفتن داره اونقدر میشه ازش تفسیرهای متفاوت و متنوعی کرد که در یک کامنت نمیگنجه. من فقط برداشت کوچکی از خودم رو بیان میکنم:
داستان با تلاش مرد برای کمک گرفتن از بقیه شروع میشه. مرد تصمیم میگیره از افرادی که در سالهای اخیر بیشتر از هر کس دیگه‌ای با آن‌ها مراوده داشته کمک بگیره و ازشون بخواد تا شهادت بدن که مرد واقعا شناسنامه شو گم کرده. ولی هیچکدوم ازین افراد نه تنها حاضر به همکاری نمیشن بلکه عده‌ای حتی اینکه مرد رو میشناسند رو هم کتمان میکنند. و این اتفاق پرده از خودخواهی انسانها برمیداره. چیزی که همیشه و در هر جامعه‌ای رایجه.
نهایتا مرد فکر میکنه شاید با رشوه بتونه فردی رو بخره تا بهش کمک کنه. و این فرد، با وجود اینکه کاملا برای مرد غریبه بوده، قبول میکنه کمک کنه. و درمیانه‌ی راه وقتی متوجه میشه که مرد حتی اسم خودش رو هم به یاد نمیاره نه تنها تعجب نمیکنه بلکه [وانمود میکنه که] درک هم میکنه. و به مرد پیشنهاد میده تا خودش شناسنامه‌ای جعلی برای خودش انتخاب کنه.
شاید بشه عجیب‌ترین بخش داستان رو آخر داستان دونست. انتخاب عجیب مرد که از بین ده‌ها شناسنامه‌ای که هویتش رو به عنوان شخص ثروتمند یا مهمی جعل میکرد، هویت یک مرده رو انتخاب میکنه. بعد ازین انتخاب بعد از سالها احساس میکنه که حالا میخواد بخنده. و با این تصمیم اندامهاش شروع به ریختن میکنند و قراره وقتی که مرد به خونه رسید تا بلخره در آینه نگاهی به خودش بندازه با تصویر مردی مرده رو به رو بشه که همه‌ی اندامهاش ریختن و دیگه جسمی نداره تا در آینه دیده شه!
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟