نظر 📚الناز محمدی📚 برای کتاب صوتی آدمخواران

آدمخواران
ژان تولی، احسان کرم ویسی
۱۶۵ رای
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۱/۱۰/۲۶
🍁ژان تولی توی کتاب ‘آدمخواران’‌ یه قتل واقعی رو توی ۱۸۷۰ توی یکی از روستاهای جنوب غربی فرانسه، به رشته تحریر درآورده!
‘آدم‌خواران’ خیلی با آرامش شروع میشه. جوونی به اسم ‘آلن دومونی’ توی داستان داریم که برای معاونت شهرداری انتخاب شده و از خواب بیدار میشه تا برای جشن به مرکز روستا پیش مردم بره! آلن دومونی آدمی مسئولیت‌پذیر، با اخلاق، وطن پرست، نجیب زاده، متوول و دست‌گیرِ نیازمندانه که علیرغم معلولیتِ یکی از پاهایش، حاضر به معاوضه‌ی نوبت خودش‌ برای رفتن به جنگ فرانسه و پروس، با فردی دیگه‌ای نیست و برای حضور توی جبهه و دفاع از میهنش، با وجود نگرانی پدرو مادرش مصممه!
مردم روستا مردمی بیسواد، متعصب و‌ تهیدست هستن‌که تحت سیطره جنگ و قحطی زندگی می‌کنن و خیلی از اونها فرزندانشونو‌ توی جنگ ازدست دادن. اونها بعد از خواندن خبر شکست فرانسه توی جنگ با پروس، توسط پسرعمه‌ی آلن دومونی، و بیان اعتراضات او نسبت به بی‌کفایتی حکومت توی مدیریت جنگ، به غلط آلن رو متهم به دفاع از دشمن و وطن‌فروشی می‌کنن! و‌همین‌ سو تفاهم غلط، منجر به شکنجه، کتک‌زدن، زنده زنده سوزندنش توی آتیش و خوردن گوشت تنش توسط اهالی روستا میشه!!!
عشق آلن، آنا، با اینکه همون روز شوم توسط همون آدمای وحشی به خاطر نجات آلن توی یه اصطبل بهش تجاوز شده، خودشو‌ به خونه کشیش میرسونه تا کمک بخواد! کشیش هم‌نمیتونه کاری کنه! والی هم سکوت میکنه و‌نهایت میگه من‌ دیگه عقلم کار نمیکنه، هرکاری دوست‌دارین بکنین! خواستین بخوریدش!! بعدمدتی کوتاه از قتل ‌و‌ سوزندان واعدام آلن درستکار، مادرش دق میکنه میمیره، عشقش آنا خودشو‌ توی رود یخزده نیزون میکشه، پدرش هم‌ از اون روستا برای همیشه میره تا نبینه مردمی روکه روزی گوشت جگرگوشه به دندون کشیده بودن!
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟