به دلیل نظرات کتاب رو خوندم، کنجکاوی، داستان خوب و روان اما مربوط به الان نیست، دختری سرکش و سرتق که همه چیز برای ازدواجش فراهم و طرفش بی عیب و نقص و سَر (به اعتراف خودش) بجز تعصب ناشی از علاقه ش که بزرگترها به غلط از بچگی مسئولیت نظارت رو به او سپردن ودر آخر با لجبازی کار رو به ارتکاب گناه احمقانه و بدون بخشش میثاق منجر میشه؛ جالب اینجاست از طرف دختر و خانواده متعصب و.... به سادگی از این موضوع مهم میگذرند چرا؟؟ چون خطای فرار دختر دلیل فرار رو در نظرشون خفیف میکنه و... ناگهان حجم عظیم تنفر ثمره از میثاق به عشق بینهایت به فرزند حاصلِ گناه منجر میشه... پایان داستان هم که ختم به خوشی...
عنوان کتاب که نام شخصیت اصلی هست من رو جذب کرد تا حدودی به پایان داستان ایهام داره ولی در طی مسیر قصه بیصبری زیاد دیده میشد.
متن پر بود از غلط املایی و تایپی، ادبیاتی دختر زیر دیپلم روی منقص کردن نیست مثل محبوبه بامداد خمار...
آرزوی موفقیت برای نویسنده ♡
عنوان کتاب که نام شخصیت اصلی هست من رو جذب کرد تا حدودی به پایان داستان ایهام داره ولی در طی مسیر قصه بیصبری زیاد دیده میشد.
متن پر بود از غلط املایی و تایپی، ادبیاتی دختر زیر دیپلم روی منقص کردن نیست مثل محبوبه بامداد خمار...
آرزوی موفقیت برای نویسنده ♡