داستان انار بانو و بیخیالی اون خانومه رو مخم بود: ( داستان آینه برام گنگ بود: | داستان ماهی و جفتش منو به خنده وا داشت D: اونجا که پسربچه گفت نه عکس ماهیه که تو شیشه است یه حس ضایع شدن خاصی توش نهفته بود =) ) ) و اما داستان آخر و چند خط آخرش: ) ) ) عجب!
داستان آینه برام گنگ بود: |
داستان ماهی و جفتش منو به خنده وا داشت D: اونجا که پسربچه گفت نه عکس ماهیه که تو شیشه است یه حس ضایع شدن خاصی توش نهفته بود =) ) )
و اما داستان آخر و چند خط آخرش: ) ) ) عجب!