شروع خوبی داشت ولی پایان غیر منطقی
چطور کسی که کل محل رو خریده بود ب تمام قوم و خویش فقیرش خونه داده بود و همسرش کلی طلا و انگشتر الماس داشته بای بیماری نابود میشن! جوری که هیشکس ب دادشونم نرسیده! انقدر توی فقر بودن که بچشو بذاره سر راه و خودش رقاصه بشه؟ نقش دختر و دامادش چی بوده این وسط
یعنی دخترش گذاشته برادرش آواره خیابونا باشه مادرش آواره تر " صدای روای همون خاله جوون خیلی تاثیر گذار بود.
چطور کسی که کل محل رو خریده بود ب تمام قوم و خویش فقیرش خونه داده بود و همسرش کلی طلا و انگشتر الماس داشته بای بیماری نابود میشن! جوری که هیشکس ب دادشونم نرسیده! انقدر توی فقر بودن که بچشو بذاره سر راه و خودش رقاصه بشه؟ نقش دختر و دامادش چی بوده این وسط
یعنی دخترش گذاشته برادرش آواره خیابونا باشه مادرش آواره تر " صدای روای همون خاله جوون خیلی تاثیر گذار بود.