تایماز رضوانی... خسته نباشید... واقعا عالی روایت کردید مثل همیشه...
اسپویل***
داستان خوبی بود... از کودک ۴۴ضعیف تر است... نمیدانم واقعا میشود یک والد (غیر حقیقی) اینقدر برای نجات کودکی که قصد دارد وی را بکشد و در خواب با چاقو بالای سرش میایستد خود را به آب و آتش بزند یا نه؟
صبوری بیش از اندازه این زوج در برابر این دختر جالب است و فکر میکنم در آن اغراق شده. نجات چندین دفعهای جان مرد اول داستان... فرار پی در پی او از دست کسانی که خواهان قتل او هستند... معمایی هم نبود و بنده شخصا بخاطر کودک ۴۴ این داستان را هم گوش کردم. چرا آن زن معلوم الحال نکشتشان و بازی الکی و مسخرهای برایشان ترتیب داد؟...
اسپویل***
داستان خوبی بود... از کودک ۴۴ضعیف تر است... نمیدانم واقعا میشود یک والد (غیر حقیقی) اینقدر برای نجات کودکی که قصد دارد وی را بکشد و در خواب با چاقو بالای سرش میایستد خود را به آب و آتش بزند یا نه؟
صبوری بیش از اندازه این زوج در برابر این دختر جالب است و فکر میکنم در آن اغراق شده. نجات چندین دفعهای جان مرد اول داستان... فرار پی در پی او از دست کسانی که خواهان قتل او هستند... معمایی هم نبود و بنده شخصا بخاطر کودک ۴۴ این داستان را هم گوش کردم. چرا آن زن معلوم الحال نکشتشان و بازی الکی و مسخرهای برایشان ترتیب داد؟...