نظر دختر بهار🌸 برای کتاب دختری که رهایش کردی

دختری که رهایش کردی
دختر بهار🌸
۱۳۹۷/۰۴/۱۷
160
خیلی کتاب قشنگی بود.. خصوصا قسمت اول داستان که زمان جنگ بود.. اصلا دلم نمیومد کتابو بذارم زمین.. عالی عالی.. ولی دقیقا زمانی که داستان به اوج رسید یهو رسید به زمان حال و واقعا ضدحال بزرگی بود.. خصوصا که اوایلش مشخص نبود دیالوگا رو کی داره میگه.. همش منتظر بودم دوباره برگرده به عقب درمورد شخصیتای زمان جنگ بگه.. ولی خب آخرشم خیلی عالی و غیر قابل پیش بینی تموم شد.. هرچند که به لطف یکی از دوستان که آخرشو لو داده بود میدونستم تقریبا چی قراره اتفاق بیفته😑.. فقط یه قسمتش انگاری سانسور شده بود و متوجه نشدم بلاخره اون شب که سوفی رفت پیش فرمانده چی شد که فرمانده بهش توهین کرد و پرتش کرد بیرون.. هیچ توضیحی نداد که بلاخره باهم رابطه داشتن یا نه.. اگه از دوستان کسی میدونه لطفا بگه . البته من با یک ترجمه دیگه خوندم
Maryam mirzajani
۱۳۹۷/۱۰/۱۱
چرا کامل نوشته شده
سوفی نتونست رابطه برقرار کنه و خیلی خشک و سرد بود
ک هرکمدانت بهش گفت من نگاه و عشق اون دختر توو نقاشی و میخوام
و انداختش بیرون
سوفی نتونست رابطه برقرار کنه و خیلی خشک و سرد بود
ک هرکمدانت بهش گفت من نگاه و عشق اون دختر توو نقاشی و میخوام
و انداختش بیرون
رویا جعفری
۱۳۹۸/۰۵/۱۳
آره منم زمان گذشتشو بیشتر دوس داشتم زمان حالش حوصلمو سر میبرد😐😁
طناز طناز
۱۳۹۸/۰۹/۲۱
با سلام. فرمانده بخاطر اینکه نخواست به سوفی خیانت کنه و واقعا دوستش داشت این کار کرد. در ضمن پرتش نکرد بیرون وقتی دید سوفی بخاطر همسرش نقاشی که بسیار دوستش داشت و اعتقاد خود سوفی که ازخود گذشتگی میکنه برای شوهرش پا روی وسوسه خودش گذاشت. و این بزرگی روح و عزت نفس فرمانده را که غلبه کرد بر دوست داشتن و لذتی که میتوانست ببرد را میرسوند.
sahra falah
۱۳۹۹/۰۲/۰۴
با فرمانده رابطه داشت اما بسیار سرد و بیروح بود که بعد تموم شدنش فرمانده به خودش میاد و میبینه که اون سوفی که انتظار داشت رو به دست نیاورد و به همین خاطر عصبانی شد و سوفی رو بیرون کرد