🍁 برتولت بقشت به جرات یکی از بهترین‌های ادبیات المان هستش.
گالیلئو گالیله ای، یه دانشمند ایتالیایی بود که خیلی جاها لقب ‘همه چیزدان’ بهش داده شده. و‌همچنین اون مشهور به پدر اخترشناسی رصدی، پدر روش علمی، و پدر علم مدرن هستش.
داستان رو بسیار لمس کردم. مثل این بود که کاملا توی پرده‌های نمایش حضور داشتم. ای کاش توی ایران تئاترشو بسازیم. اگر هم‌هست من پیدا نکردم. ولی خیلی دوست دارم تئاترشو ببینم. وقتی به زندگی نامه‌ی افراد دانشمند، توی اوج ناآگاهی و جهالت، و همین طور جولون دادن پاپ‌های مذهبی در امریکا و اروپا فکر میکنم، با خودم میگم مظلومیت اینها هم هیچ دستکمی از پیامبر خودمون نداشته! فقط با این تفاوت که اونها برای اثبات علم اذیت میشدن، و اینها دین!
وقتی نظریه کوپرنیک توسط گالیله گفته میشه همه باهاش مقابله میکنن که تو کافر هستی و این ما هستیم که اشرف مخلوقاتیم، و این خورشید هست که باید دور ما بچرخه نه ما به دور خورشید!
گالیله بسیار ریاضت میکشه، محبوس میشه، محکوم به سوزانده شدن میشه! توبه میکنه تا زنده بمونه، ولی از تحقیق دست نمیکشه، حتی زمان شیوع وبا هم به تحقیقات ادامه میده! مجبور میشه ۸ سال خونه نشین و بیکار بشه و توبه کنه. ولی اون پنهانی نظریاتشو ثبت میکرده! بعد ۸ سال توی فلورانس یک ریاضیدان پاپ اعظم میشه و اون امید داره که بتونه کارشو‌از سر بگیره! اما باز موانع زیادی داره! این ۳ جمله رو خیلی دوست داشتم:
- یکی از علتهای فقر علم، تصور زیاد دونستن هستش.
- شما نمی‌بینید، فقط نگاه میکنید! نگاه کردن غیر از دیدنه!
- تنها هدف علم، سبک کردن بار زندگی هستش.
و واقعا به آندره حسودیم شد که از بچگی همصحبت گالیله بود و دانشمند شد و کار نیمه تموم استادش گالیله رو جاودانه کرد.
گالیلئو گالیله ای، یه دانشمند ایتالیایی بود که خیلی جاها لقب ‘همه چیزدان’ بهش داده شده. و‌همچنین اون مشهور به پدر اخترشناسی رصدی، پدر روش علمی، و پدر علم مدرن هستش.
داستان رو بسیار لمس کردم. مثل این بود که کاملا توی پرده‌های نمایش حضور داشتم. ای کاش توی ایران تئاترشو بسازیم. اگر هم‌هست من پیدا نکردم. ولی خیلی دوست دارم تئاترشو ببینم. وقتی به زندگی نامه‌ی افراد دانشمند، توی اوج ناآگاهی و جهالت، و همین طور جولون دادن پاپ‌های مذهبی در امریکا و اروپا فکر میکنم، با خودم میگم مظلومیت اینها هم هیچ دستکمی از پیامبر خودمون نداشته! فقط با این تفاوت که اونها برای اثبات علم اذیت میشدن، و اینها دین!
وقتی نظریه کوپرنیک توسط گالیله گفته میشه همه باهاش مقابله میکنن که تو کافر هستی و این ما هستیم که اشرف مخلوقاتیم، و این خورشید هست که باید دور ما بچرخه نه ما به دور خورشید!
گالیله بسیار ریاضت میکشه، محبوس میشه، محکوم به سوزانده شدن میشه! توبه میکنه تا زنده بمونه، ولی از تحقیق دست نمیکشه، حتی زمان شیوع وبا هم به تحقیقات ادامه میده! مجبور میشه ۸ سال خونه نشین و بیکار بشه و توبه کنه. ولی اون پنهانی نظریاتشو ثبت میکرده! بعد ۸ سال توی فلورانس یک ریاضیدان پاپ اعظم میشه و اون امید داره که بتونه کارشو‌از سر بگیره! اما باز موانع زیادی داره! این ۳ جمله رو خیلی دوست داشتم:
- یکی از علتهای فقر علم، تصور زیاد دونستن هستش.
- شما نمی‌بینید، فقط نگاه میکنید! نگاه کردن غیر از دیدنه!
- تنها هدف علم، سبک کردن بار زندگی هستش.
و واقعا به آندره حسودیم شد که از بچگی همصحبت گالیله بود و دانشمند شد و کار نیمه تموم استادش گالیله رو جاودانه کرد.