نظر 🌸Zahra Habibi🌸 برای نمایش صوتی آرامش از نوعی دیگر

نمایش صوتی آرامش از نوعی دیگر
تام استاپارد، حجت نصاری
۲۴۸ رای
🌸Zahra Habibi🌸
۱۴۰۱/۰۹/۱۶
نمایشنامه پایان باز داشت اما واسم مهم نبود موضوع نمایشنامه مردی حدودا ۴۵ ساله بود که به واسطه‌ی زندگی پر از فراز و نشیبش بیمارستان که مکانی منفور و خسته کننده ست برایش نوستالژیک و آرامش بخش بود همه‌ی ما شده گاهی حس کنیم روحمون خسته یا بیماره و با ایجاد تنوع و دلخوشی‌های کوچیک سعی میکنیم روحمون رو تازه کنیم مرد داستان تجربه‌هایی مثل جنگ و اسارت رو از سر گذرونده و از خونواده و دوستاش دلچرکینه پس تنها جایی که آرامش رو براش تداعی میکنه بیمارستانه جایی که نیاز نیست مثل هتل تو اتاقش تتها باشه بااینکه خودش میگه دلش آرامش میخواد اما واقعا منظورش داشتن یک پرستاره یه همصحبت کسی که قضاوتش نکنه امااین قسمت خوب داستان بود در این نمایشنامه یا داستان سوال‌هایی مطرح بود که این مرد کیست پول هارو از کجا آورده چرا خونواده‌ای نداره و حتی چرا در گذشته بیمارستان بوده اما نویسنده بسیار سطحی به این سوال‌ها پاسخ میده جوری که واقعا چیزی متوجه نشدم واین توهین به شعور مخاطبه اگر شمای نویسنده برای کشش داستان معما طرح میکنی موظف هستی که این سوال‌های طرح شده جواب بدی نه اینکه به بهانه‌ی پایان باز مخاطب رو احمق فرض کنی!!!
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟