آنچه در مورد این کتاب توجه من رو بخودش جلب کرد، تجربیات کاری و سفرهای بسیار متعدد و متنوع نویسنده و سخنرانی هست که اتفاقا تاجر هم هست و در کنار همهای اینها از همون دوران نوجوانی شخصیتی کنجکاو و جستجو گر داشته که با استفاده از هوش الگویی خودش از میان این همه مطالعه و تجربه نوعی خمیر مایه یکسان کشف کرده که اون رو باور داشتن مینامند و اگر به خاطرات و تجربیات جالب اون در زندگی نظامی او که به طور گراف گونه از نقطهای به نقطهای دیگه منتقل شده، تلگرافها و پیامهایی که هر کدام زمینه ساز تغییراتی بودند که در نهایت از یک گزارشگر نظامی به یک معاون، سهامدار عمده یک تاجر موفق و یک سخنران حرفهای بدل میشه، خواننده هم این الگویی جالب که نویسنده از میان تجربیاتش استخراج میکنه رو جذاب و قابل تامل مییابه
در کنار همهی اینها به نظر من واقع گرا و تلاش گر بودن و حضور در مکان و زمان مناسب و روابط گسترده رو عامل موفقیت حتی خود نویسنده میدونم.
در کنار همهی اینها به نظر من واقع گرا و تلاش گر بودن و حضور در مکان و زمان مناسب و روابط گسترده رو عامل موفقیت حتی خود نویسنده میدونم.