نظر فاطمه برای کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب

کتابخانه نیمه شب
فاطمه
۱۴۰۱/۰۸/۰۸
90
بدون مبالغه میتوانم بگویم اگر چندین سخنرانی یا مقاله تخصصی میخواست به اهمیت وعشق به خانواده وتاثیراتش و ذات هنر و کنترل افسردگی بپردازد اینگونه موفق نبود داستان بگونهای شروع میشود که نه تنها جذاب ومبتلا به جوامع امروزی است خواننده نورا را با این همه حسرت، سابقه بیماری و مشکلات پی درپی به مرز خود کشی برساند و شایددلسوزانه به او حق میدهد لااقل برایش راه حلی ندارد ولی ماجرا از اینجا شروع میشود تجربه نزدیک به مرگ وحضور در کتابخانه وخانم کتابدار در نقش راهنما کتابخانهای که نقطه عطف زندگی اوست وطرح عنوان جذاب دیگری به نام جهانهای موازی که بخوبی ذهن خواننده را در گیر میکند و ورود به زندگیهای مختلف ومتصور برای نورا وجالب اینست که در برخی از این زندگیها که نورا به هدفهای زندگیش رسیده باز هم افسرده است واگر افسرده هم نیست دوستشان ندارد او را راضی نمیکند وفقدان اعضای خانواده بشدت اذیتش میکنداگر چه در اوج هنر یا ورزش یا رشته مورد علاقهاش قرار دارد وبیانگر این است که نه تنها لزوما موفقیتهای ظاهری آرامش وخوشبختی نمیآورند که درد سر ساز هم میشوند هر عرصه موففیت به خودی خود بعد از مدتی تکراری میشود مگر درخدمت اهداف والاتری باشد وحیاتش بسته به زنده بودن این اهداف است واگرچه دنبال علایق واقعی باید رفت اماپس از سالها علایق تغییر میکنند وممکن است آدم دچار حسرت شود که در این کتاب به زیبایی بیان شده بود به نظر میرسد به همین دلیل عشق به همسر وفرزند و فلسفه وهنر با بیان زیبایی در قسمتهای پایانی پر رنگ میشود باهمه جذابیتهای کتاب نمیتوان این انتقاد را نکرد که در بخشهای میانی توصیفها وپردازشها کسل کننده بود و هیجان لازم برای کنجکاوی را از خواننده میگرفت صدا وتسلط گوینده خوب بود
هیچ پاسخی ثبت نشده است.