کتابی ک زیبا نوشته شده از زبان بزرگسالی که به زیبایی و ظرافت و اندیشمندانه کودکیاش را واکاوی میکند.
بخشهایی از کتاب:
دارم یادداشتهای روزانهام را مینویسم چون معتقدم جانم در خطر است! در ضمن راه دیگری هم به ذهنم نمیرسد که ترسهایم را ثبت کنم. نه میتوانم اینها را به پلیس گزارش کنم، علتش را بعداً برایتان میگویم، و نه به هیچ کدام از دوستانم اطمینان دارم.
تازگیها اعتمادبهنفسم را شدیداً از دست دادهام و همینطور از نظر عقلانیت و نوعدوستی آسیبهای جدی به من وارد آمده. اینها مسائلی آشکارند که بحثی درشان نیست، اما همیشه ابهامهای دردناکی وجود دارند که چه کسی را باید مقصر این بلایا بدانیم. شاید باید خودم را مسئول بدانم
بخشهایی از کتاب:
دارم یادداشتهای روزانهام را مینویسم چون معتقدم جانم در خطر است! در ضمن راه دیگری هم به ذهنم نمیرسد که ترسهایم را ثبت کنم. نه میتوانم اینها را به پلیس گزارش کنم، علتش را بعداً برایتان میگویم، و نه به هیچ کدام از دوستانم اطمینان دارم.
تازگیها اعتمادبهنفسم را شدیداً از دست دادهام و همینطور از نظر عقلانیت و نوعدوستی آسیبهای جدی به من وارد آمده. اینها مسائلی آشکارند که بحثی درشان نیست، اما همیشه ابهامهای دردناکی وجود دارند که چه کسی را باید مقصر این بلایا بدانیم. شاید باید خودم را مسئول بدانم