بی شک یکی از بهترین کتابهایی بود که خواندم و شنیدم.
کتابی که نمایانگر قدرت نویسندهی بی بدیل ان تولستوی و مهارت شگرف علی عمرانی در خوانش کتاب بود.
دو نکته برایم بسیار قابل تامل بود؛ یکی جایگاه زن در جامعه ان زمان روس که علاوه بر اینکه به نظرم به لحاظ زمانی در مقایسه با کشور خودمان چقدر قابل ستایش بود و به همان اندازه وجود قوانینی که بسیار ضمخت و سخت گیرانه بود، نسبت به زنی که از متعارفات جامعه پا به در میگذارد، در حدی که به نیستی وی منجر میشود و چه غم انگیز که هنوز تکرار ان، تکرار مکررات است، حداقل در همین جامعه امروز خودمان.
قوانینی که در مقایسه برای مردان به هیچ وجه این چنین سیاه نمینماید.
دومین نکته جذاب کتاب به نظرم وجود شخصیتهایی بود که دو وجه خوبی و بدی و خیر و شر را کنار هم داشتند.
هیچ کسی سفید سفید و یا سیاه سیاه نیست و تولستوی در این کتاب به چه زیبایی نمایانگر این مهم بود.
همه ما انسانهایی هستیم نه جایز الخطا بلکه حتمی الخطا.
کتابی که نمایانگر قدرت نویسندهی بی بدیل ان تولستوی و مهارت شگرف علی عمرانی در خوانش کتاب بود.
دو نکته برایم بسیار قابل تامل بود؛ یکی جایگاه زن در جامعه ان زمان روس که علاوه بر اینکه به نظرم به لحاظ زمانی در مقایسه با کشور خودمان چقدر قابل ستایش بود و به همان اندازه وجود قوانینی که بسیار ضمخت و سخت گیرانه بود، نسبت به زنی که از متعارفات جامعه پا به در میگذارد، در حدی که به نیستی وی منجر میشود و چه غم انگیز که هنوز تکرار ان، تکرار مکررات است، حداقل در همین جامعه امروز خودمان.
قوانینی که در مقایسه برای مردان به هیچ وجه این چنین سیاه نمینماید.
دومین نکته جذاب کتاب به نظرم وجود شخصیتهایی بود که دو وجه خوبی و بدی و خیر و شر را کنار هم داشتند.
هیچ کسی سفید سفید و یا سیاه سیاه نیست و تولستوی در این کتاب به چه زیبایی نمایانگر این مهم بود.
همه ما انسانهایی هستیم نه جایز الخطا بلکه حتمی الخطا.