نظر 📚الناز محمدی📚 برای کتاب صوتی ارباب و بنده

ارباب و بنده
لئو تولستوی، سروش حبیبی
۱۵ رای
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۱/۰۷/۲۶
🍁یه شاهکار دیگه از یه نویسنده شاهکار. با اینکه داستان یه خط ثابتی داشت، و فراز و فرود فراوان و عمیقی نداشت، من از داستان لذت بردم.
تولستوی به زیبایی تقابل بین دارا و ندار رو به تصویر کشیده بود. ما تونستیم به خوبی واسیلی ارباب رو با دنیای سرمایه داری، و نیکیتا رو با دنیای ساده رعیتی در کنار هم ببینیم.
این کتاب به‌خوبی تضاد شخصیتی دو انسان از قشرهای متفاوت و تفاوت دیدشون را به مسائلی واحد و شرایطی کاملا یکسان نشون میده! شبی که اونها‌ مجبور می‌شن بین راه توی برف و بوران شدید بخوابند و شب رو صبح کنن، تا دوباره راه رو پیش بگیرن،، میشه دیدگاه متفاوت اون دو رو‌به موضوع اموال دنیوی و همینطور مواجه شدن با مرگ دید. نیکیتا در آسودگی و آرامشِ وجدان خوابیده. اون‌ هیچ حس تعلقی به زندگی‌اش نداره! خودش میگه به اندازه کافی زجر کشیده و از این زندگی سیره! و تمام طول زندگی خودش رو‌ نه تنها بنده اربابانِ مختلفش، بلکه بنده اربابِ بزرگ یا همان خدا می‌دونه که همه به‌نوعی اختیاراتش رو سلب کردن. اون در مقابل مرگ فقط از گناهانش میترسه.
و اما واسیلی، در همان شرایط یکسان، بدترین و طولانی‌ترین شب زندگیشو تجربه می‌کنه‌ و دائما بیداره. اون وحشت داره که جنگل و اموالش رو‌ از دست بده! واسیلی درست برعکس نیکیتا، سفت و سخت به زندگیش‌ و اموالش چسبیده! اگر بخواییم واقع بین باشیم می‌بینیم که واسیلی هم یه جورایی بنده ست. اون بنده نیازهای تموم نشدنی و طمع خودشه!!
شبی که واسیلی و‌نیکیتا توی بوران گیر کرده بودن، برای واسیلی اون شب یه جور تصویر از یه برزخِ شخصی بود. برزخی که توی اون، واسیلی به خودآگاهی می‌رسه! با فکر کردن به مسیرهای اشتباهی که توی زندگی طی کرده!
هیچ پاسخی ثبت نشده است.