داستان اساسا در مورد دختری جوان و بی تجربه هست که به دنبال تجارب جدیده و بدون فکر فقط میخواد هر چیزیو امتحان کنه مثل سفارش دادن یه نوشیدنی که شناختی ازش نداره.
دختر قوه تخیل خوبی داره اما ثبات در تصمیم گیری نداره مثلا برف رو به فیل تشبیه میکنه اما کمی بعد نظرش برمیگرده و میگه خیلیم شبیه فیل نیست به نوعی دختر نمیتونه حتی برای بچه تو شکمش و رابطش با یه مرد تصمیم بگیره ولی ادعا و خواستههای پوچی مثل داشتن دنیا رو مطرح میکنه.
دختر و بچش برای مرد بی ارزشاند و مرد فقط میخواد از دست بچه خلاص شه در حالی که دختر نمیخواد اما حتی نمیتونه نظرشو بگه و فقط از مرد اطاعت میکنه به نوعی شخصیت بشدت وابسته و برده گونه داره.
به طرز ظریفی ایرادات یک دختر جوان و خام رو در زندگی و بلند پروازی هاش بیان کرده.
اما گوینده صدای جذابی نداشت.
دختر قوه تخیل خوبی داره اما ثبات در تصمیم گیری نداره مثلا برف رو به فیل تشبیه میکنه اما کمی بعد نظرش برمیگرده و میگه خیلیم شبیه فیل نیست به نوعی دختر نمیتونه حتی برای بچه تو شکمش و رابطش با یه مرد تصمیم بگیره ولی ادعا و خواستههای پوچی مثل داشتن دنیا رو مطرح میکنه.
دختر و بچش برای مرد بی ارزشاند و مرد فقط میخواد از دست بچه خلاص شه در حالی که دختر نمیخواد اما حتی نمیتونه نظرشو بگه و فقط از مرد اطاعت میکنه به نوعی شخصیت بشدت وابسته و برده گونه داره.
به طرز ظریفی ایرادات یک دختر جوان و خام رو در زندگی و بلند پروازی هاش بیان کرده.
اما گوینده صدای جذابی نداشت.