داستان خط سیر عجیبی نداره در مورد یه مرد خوش برخورد به نام برونی هست که رفتارش از نظر بقیه مرموز اما در اصل علت این رفتار مرموز بودن نیست بلکه به دنبال آرامشه.
حالا این آرامش در یه بیمارستان پیدا کرده که در کودکی اونجا بوده و قسمت تلخ ماجرا همینه که بهترین و آرامشبخشترین قسمت زندگی برونی زمانی بوده که بیمار بوده.
اون آدم سالمیه و در ظاهر مشکلی نداره اما در اصل یجورایی کم آورده و میخواد تو خلسه خودش فرو بره اما با پیگیری زیاد پرستارها و دکتر اون نمیتونه حتی به همین خواسته کوچیکم برسه و چون خانوادش پیدا میکنن اون تصمیم به رفتن میگیره چون نیاز داشته با خودش تو خلسه فرو بره.
داستان به حال خیلی از کسایی که میشناسم نزدیک و امیدوارم هیچکس در اوج بی مشکلی در نا آرومی نباشه.
حالا این آرامش در یه بیمارستان پیدا کرده که در کودکی اونجا بوده و قسمت تلخ ماجرا همینه که بهترین و آرامشبخشترین قسمت زندگی برونی زمانی بوده که بیمار بوده.
اون آدم سالمیه و در ظاهر مشکلی نداره اما در اصل یجورایی کم آورده و میخواد تو خلسه خودش فرو بره اما با پیگیری زیاد پرستارها و دکتر اون نمیتونه حتی به همین خواسته کوچیکم برسه و چون خانوادش پیدا میکنن اون تصمیم به رفتن میگیره چون نیاز داشته با خودش تو خلسه فرو بره.
داستان به حال خیلی از کسایی که میشناسم نزدیک و امیدوارم هیچکس در اوج بی مشکلی در نا آرومی نباشه.