من بار دوم بود که این کتاب را میخوندم، بار اول شاید حدودا ۱۰ سال پیش بود و اون موقع خیلی خوشم اومد و تحت تاثیر قرار گرفتم. اینجوری برام به نظر میرسه که انگار هر چی سن ادمیزاد بیشتر میشه مسائلی که تحت تاثیر قرارش میدن باید خارق العاده تر از یه زندگی عادی باشن.
این کتاب روایت از اتفاقی میکنه که ممکن است برای هر کداممان پیش بیاد، این که یک زوجی بعد از چند سال زندگی دچار روزمرگی و رخوت بشن و بعد برای تسکین این درد ملال، طی یک توهم ذهنی تصور کنند که اگر شریک عاطفی شون را عوض کنند دوباره دچار هیجانات و التهابات روزهای نخستین عشق میشن ولی این بار این ترشحات هورمونی مستمر خواهد بود و تضمینی براش در کار است.
روایت داستان آرام و کند و بی هیجان است تا جایی که «پیر» لب به سخن میگشاید و شخصیتی کاملا متناقض از تصور مخاطب را عرضه میکند.
خانم گاوالدا نثری ساده و دلپذیر داره، توصیفها را جوری پیش میبرد که من مه آلود و دلگیر بودن اون روزهای خاص بعد از جدایی کلوئه را کامل میتونستم حس کنم. کتاب دیگری هم از ایشون خوندم: (کاش جایی کسی منتظرم باشد) یه مجموعه داستان کوتاه بود ولی این کتاب خیلی جذاب تر بود برام.
خانم بهناز جعفری هم یکی از مناسبترین صداها برای خوانش کتابهای صوتی را دارن و این کتاب را هم عاااالی اجرا کردن.
ممنون از کتابراه
این کتاب روایت از اتفاقی میکنه که ممکن است برای هر کداممان پیش بیاد، این که یک زوجی بعد از چند سال زندگی دچار روزمرگی و رخوت بشن و بعد برای تسکین این درد ملال، طی یک توهم ذهنی تصور کنند که اگر شریک عاطفی شون را عوض کنند دوباره دچار هیجانات و التهابات روزهای نخستین عشق میشن ولی این بار این ترشحات هورمونی مستمر خواهد بود و تضمینی براش در کار است.
روایت داستان آرام و کند و بی هیجان است تا جایی که «پیر» لب به سخن میگشاید و شخصیتی کاملا متناقض از تصور مخاطب را عرضه میکند.
خانم گاوالدا نثری ساده و دلپذیر داره، توصیفها را جوری پیش میبرد که من مه آلود و دلگیر بودن اون روزهای خاص بعد از جدایی کلوئه را کامل میتونستم حس کنم. کتاب دیگری هم از ایشون خوندم: (کاش جایی کسی منتظرم باشد) یه مجموعه داستان کوتاه بود ولی این کتاب خیلی جذاب تر بود برام.
خانم بهناز جعفری هم یکی از مناسبترین صداها برای خوانش کتابهای صوتی را دارن و این کتاب را هم عاااالی اجرا کردن.
ممنون از کتابراه