نظر آبتین حاجی پور برای کتاب صوتی مرگ ایوان ایلیچ

مرگ ایوان ایلیچ
لئو تولستوی، یوسف قنبر
۱۱۷ رای
آبتین حاجی پور
۱۴۰۱/۰۶/۱۶
مرگ ایوان ایلیچ بیش از هرچیز بر نگاه خود محور 《انسان》 و باور به 《استثنا》 بودن ‌و هراس‌های اگزیستانسیال علی‌الخصوص مرگ متمرکز است. جای جای این داستان انسان به این فکر و اندیشه فرو می‌رود که چگونه ساده انگارانه تمام هستی و وجود را از منظر و دیدگاه 《خود》 می‌بیند و تا چه حد محوریت و اولویت و حقانیت را تنها برای خود قایل است. و این موجود عجیب و غریب که در بالاترین مرحله تکامل قرار دارد چگونه کوچکترین امور ممکن ماننده تزئینات پرده‌های منزلش را در مقایسه با عملکرد دادگاه که قرار است در مورد آزادی و حبس دیگری تصمیم گیری شود را در اولویت و اهمیت بیشتری قرار می‌دهد. ‌
هنگامی که همسر ایوان ایلیچ از سه روز درد کشیدن اوقبل از مرگ می‌گفت دوستان ایوان ابتدا وحشتزده شدند که مبادا این واقعه برای آن‌ها نیز رخ بدهد اما بعد از مدتی خود را اینگونه تسلی دادند که 《محال است این فاجعه برای آن‌ها وقوع یابد》. ‌و هنگامی ایوان ایلیچ در شغل خود از قدرنشناسی‌های اطرافیانش می‌نالید متحیر بود که چگونه آن‌ها این ظلم و ستمی که در حق او شده است را 《امری عادی》 تلقی می‌کنند.   و زمانی که ایوان با دکتر مشورت می‌نمود متحیر بود که چگونه زنده بودن یا نبودنش ذره کوچکی هم برای پزشک اهمیت ندارد. و حتی دخترش و همسرش زمانی که ایوان در حلقوم مرگ می‌غلطید در فکر مهمانی‌ها و مراسم و پوشش خود بودند. دوستان وی مرگ او را فرصتی تلقی می‌نمودند تا از طریق آن به ارتقا و پیشرفت شغلی نائل شوند. این داستان را باید بارها خواند و در مورد ان تفکر نمود.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟