نظر فاطیما عظیمی برای کتاب ساندویچ ژامبون

ساندویچ ژامبون
چارلز بوکوفسکی، علی امیر ریاحی
۴۹ رای
فاطیما عظیمی
۱۴۰۱/۰۶/۱۳
این کتاب از دید من خوب بود، اما چرا؟
اکثرا توی هر کتابی که میخونی یه راه روشن و معجزه‌وار برای شخصیت اصلی ‌پیدا میشه و شخصیت اصلی هم اون رو با دوتا دستش میقاپه. مهم نیست داستان واقعیه یا بر گرفته از تخیلات نویسنده، همیشه یه موفقیتی وجود داره؛ اما در مورد این کتاب؟ ما اینجا با همون گهی که هستیم رو به رو میشیم.
شکست‌ها، راه رفتن و نرسیدن، نداشتن چیزی برای تلاش و...
همه میگن باید کتاب بخونی تا ازش یه چیزی یاد بگیری ولی من میگم باید کتاب بخونی تا بفهمی؛ بفهمی که فقط تو تنها نیستی که دستت به جایی بند نیست، فقط این تو نیستی که از کارای مردم و تلاش‌های مسخره‌شون برای زندگی متنفری.
ما نیاز داریم که بین اون همه کتاب که بهمون انگیزه دویدن و ادامه دادن میدن، کتابی بخونیم که هیچ انگیزه‌ای بهمون نمیده، جایی که با آرامش خودمون باشیم.
این کتاب سرشار از امیال انسانیه. چیزی که باید باشه.
جایی از کتاب هست که میگه:
" پدر من از مردم خوشش نمی‌آمد. او از من هم خوشش نمی‌آمد. همیشه به من می‌گفت: «بچه باس دیده بشه اما صداش نیاد.» "
تلخ یا شیرین همه ما حداقل یک بار -نه حتما از طرف پدرمون- چنین چیزی رو تجربه کردیم. نه؟
باقی چیزها هم همینطوره. به پیسی خوردن، تنها موندن و غیره و غیره.
و پایان کتاب از همه چیز زیباتره. همونطور که باید باشه.
دیدم که خیلی‌ها از مترجم انتقاد کردن؛ کیه که نخواد کتابی رو بدون سانسور بخونه؟ ولی میدونید؟ چیزی از زیبایی کتاب کم نشده بود.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟