نظر زینب پورکلهر برای کتاب آواز پرستوها

آواز پرستوها
زینب پورکلهر
۱۴۰۱/۰۶/۱۰
82
بادرود و سلام به دوستان کتابراه، آقای قجه توانمندی زیادی برای خلق ماجرا دارد ولی با شتابزدگی گاهی اوقات این قابلیت کمرنگ میشود، ظاهرا هدف نویسنده از خلق این همه ماجرا این بود که روایت کند داستان دختری بیگناه و معصوم را که اسیر دست ناپاکی شده است و در آخر عاقبت به خیر شده و عشق واقعی را بدست آورده ولی من با خواندن این رمان بیشتر با سعید همدردی کردم نه با پرستو، سعید از ابتدا چیزی را مخفی نکرده بود و پرستو میدانست او به دنبال یک رابطه غیر اخلاقی است با این حال عاشقش بود و خانواده فرهیخته و تحصیلکرده پرستو هم با پدر دکترشان نیز سعید را پذیرفتند وکار پریا نیز در پذیرفتن خواستگاری سعید با وجود علاقه بین او و خواهرش به نظرمن دست کمی از خیانت به خواهرش ندارد و بدتر از همه اینکه این پذیرش نه از روی علاقه و فقط جهت استفاده از مزایای مالی او و خانوادهاش بود. به نظر من کسی که مورد سوء استفاده قرار گرفته و زندگیش تباه شده، سعید بوده نه پرستو و پریا که حتی حاضر نبودند خانه بزرگ ویلاییشان را بفروشند و هزینه درمان کنند. گذشته از ماجرای کلی داستان، نواقصی در جزئیات وجود دارد مانند جابجایی اسم سعید و امیر در یک مورد و یا غیر قابل باور بودن اسب سواری ماهرانه یک پیره زن خمیده و خیلی جزئیات دیگر، در کل به نظر من پرستو یک "دختر وسوسه انگیز "به گفته سعید میباشد که مردها را اغوا میکند و به کارهای جنون آمیزی وادار میکند، امیدوارم که برای امیر همسر وفاداری باشد!!! در هرحال آقای قجه حوصله، قلم و استعداد خوبی در داستان سرایی دارد و من حتما کتابهای دیگر ایشان را نیز مطالعه خواهم کرد، با آرزوی موفقیت برای ایشان و همه دوستان کتاب و کتابراه
هیچ پاسخی ثبت نشده است.