رمان قشنگی بود
در طول داستان من هم همراه لوئیزا از رفتارای ویل عصبی میشدم حرص میخوردم یا حتی گاهی ذوق میکردم و خوشحال میشدم...
اما در پایان... شک ندارم غم لوئیزا تا مدتها در سینه من هم خواهد ماند دقیقا مث تک تک احساسات ظریف و حتی آنیاش در طول داستان که بخوبی حسشون کرده بودم.
در طول داستان من هم همراه لوئیزا از رفتارای ویل عصبی میشدم حرص میخوردم یا حتی گاهی ذوق میکردم و خوشحال میشدم...
اما در پایان... شک ندارم غم لوئیزا تا مدتها در سینه من هم خواهد ماند دقیقا مث تک تک احساسات ظریف و حتی آنیاش در طول داستان که بخوبی حسشون کرده بودم.