نظر محمد امین پیشدار برای کتاب واقعیت

واقعیت
محمد امین پیشدار
۱۴۰۱/۰۶/۰۳
30
تکان دهندهترین واقعیتی که این کتاب برای من فاش کرد این بود که بسیاری از مردم واقعا معتقدند که جهان در وضعیت بدتری نسبت به دههها یا قرنهای گذشته است. بطوریکه با هوشترین افراد هم دچار این اشتباه میشوند و سوالاتی در مورد وضعیت بد جهان در ذهن خود میپرورانند. ولی اعداد دروغ نمیگویند. این کتاب به بخشهایی تقسیم میشود که انواع تصورات غلط ما مبتنی بر غرایز انسانی، برای تعمیم، ترس و سرزنش را از بین میبرد. نویسنده تاکید ویژهای دارد که از میانگینهای استفاده نکنیم چرا که آنها گستردگی مقادیر را پنهان میکنند. نویسنده اعتقادی به جهان توسعه یافته و در حال توسعه ندارد و اساسا این برچسبها را منسوخ و بیمعنی میپندارد. در این کتاب چارچوب جدیدی برای چگونگی اندیشیدن به جهان ارایه میشود. دستهبندی کردن انسانها مثلا در دو گروه فقیر و ثروتمند باعث میشود افراد تصور کنند که هر کسی که کیفیت خاصی از زندگی را ندارد، فقیر است. نویسنده این را با ایستادن بر پشت بام آسمان خراش شهر و تماشا شهر از آن جا مقایسه کرده است، او میگوید در این صورت همه مابقی ساختمانهای شهر برای شما کوتاه به نظر میرسند، خواه ۱۰ طبقه باشند یا ۶۰ طبقه؛ تفاوتی ندارد، همهی آنها از نظر شما کوتاه و کوچک هستند. در مورد درآمد و سایر موارد هم به همین صورت است. نکته دیگر این است که نویسنده تا آخرین روزهای خود روی این کتاب کار میکرده است و حتی چند فصلی از کتاب را با خود در آمبولانس به بیمارستان آورده و نشان از امیدوار بودن نویسنده داشته، اینکه بجای آنکه غر بزنیم و بگیم که وضعیت جهان تیره است، بلند شویم و کاری برای جهان در جهت مثبت انجام دهیم. بخش عمدهای از کتاب به شناخت غرایزی مثل ترس، اندازه، شکاف، تعصبات و غیره میپردازد.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.